نویسنده: دبی لین الیاس
با اشاره به سرجیو لئونه و کلینت ایستوود، فیلم شماره 1 من در جشنواره فیلم لس آنجلس 2012 که باید دید، ژانر محبوب فیلمسازی، وسترن آمریکایی - DEAD MAN'S BURDEN را جشن می گیرد.
هیچ چیز مثل تیراندازی های قدیمی، دعواهای خانوادگی، اسب سواری، خارها، معدنچیان و صاحب خانه ها برای به جریان افتادن آب وجود ندارد و این همان کاری است که برای اولین بار نویسنده/کارگردان فیلم، جرد موشه انجام می دهد. اگرچه جنگ داخلی به پایان رسیده است، برخی از مردم هنوز در افکار خود در مورد اتحاد اختلاف دارند. یکی از این خانواده ها مک کوری ها هستند.
به لطف یک حادثه غم انگیز، پدرسالار خانواده جو مرده است و خانه را به تنها وارث بازمانده خود، دخترش مارتا و شوهرش هک واگذار می کند. اما به نظر می رسد مارتا تنها وارث نیست. برادر وید که مدتها تصور می شد به خاطر اختلاف نظر در شمال و جنوب با پدرش مرده است، انگار که خود از قبر برمی خیزد (یک سنگ قبر که نام وید را در قبرستان خانوادگی دارد)، پس از دریافت نامه ای مرموز از طرف خود به خانه بازمی گردد. پدر در حال حاضر فوت شده او که از اینکه پدر و مادر و دو برادرش مرده اند ناراحت است، هنوز از دیدن لیتل سانشاین، خواهر مارتا، خوشحال است. پس از سفر به غرب و کار به عنوان کلانتر و سایر مشاغل عجیب و غریب پس از جنگیدن برای شمال در جنگ، وید فقط می خواهد به خانه بیاید، ساکن شود و یک کشاورز باشد. اما مارتا و شوهرش عقاید دیگری دارند.
مارتا با یک شرکت معدنی در مورد فروش زمین مک کوری صحبت کرده است. او 1000 دلار می خواهد تا او و همسرش بتوانند به غرب به سانفرانسیسکو بروند و هتلی باز کنند. اما این چیزی نبود که جو پیر برای زمینش در نظر داشت و قبل از مرگش بارها همه پیشنهادهای فروش آن را رد کرده بود. وید با مشکوک شدن به اینکه چیزی کاملاً درست نیست، پس از دیدار با دوست قدیمی پوکر و دوست صمیمی پدرش، تری پنی هنک، مشکوک تر می شود و متوجه می شود که چیزی بیش از آنچه در چشم مارتا، هک و سرزمین مک کوری دیده می شود وجود دارد.
موشه با توجه به داستان سرایی، مطالب خود و شیوه ای را که داستان به بهترین شکل بیان می شود، می داند. با DEAD MAN’S BURDEN، این روش بصری با قدم زدن حساب شده است. فیلمبرداری نفس گیر است - همانطور که انتظار داشتم لوکیشن به آن داده شود. رابرت هاوئر با نورپردازی و کادربندی خود استاد است و در مناظر پانوراما برای ایجاد یک وسعت عاطفی خالی استعاری استعاری که منعکس کننده وسعت افراد است. کار فوق العاده ایجاد تنش با گرما برخاسته از گرد و غبار خشک. اگر قرار بود LAFF جایزه بهترین فیلمبرداری را اهدا کند، DEAD MAN’s BURDEN امسال پیشتاز خواهد بود. با توجه به حداقل خدمه، شرکت تبلیغاتی موشه توانست در منطقه ممنوعه جنوب غربی آمریکا معروف به صحرای نقاشی شده عکسبرداری کند. با ارائه مناظر پانوراما خیره کننده، با برخی از باشکوه ترین و واقعاً دست نخورده ترین مناطق طبیعی کشور پذیرایی می کنیم. DEAD MAN’s BURDEN با حفظ حساسیت آهنگسازی و ویرایش مشابه فیلم «Unforgiven» کلینت ایستوود، با سرعتی روشمند، آهسته و حساب شده حرکت می کند، دقیقاً شبیه سبک زندگی آن دوران.
ساختار شخصیت محکم است و باز هم به ایستوود و سرجیو لئونه میآید. داستان در واقع جالب است، فراتر از تاریخ کتابهای درسی است، بیتفاوتی غیر احساسی غریزه بقا را به ما میدهد و ذهنیت «باید انجام میشد» به ما بینشی نسبت به تغییرات سبک زندگی و اهداف در زندگی میدهد، که دیدن همه آنها با طراوت است. و بازیگران با بازی خود آن را در آغوش می گیرند.
یک گروه بزرگ بازیگران، بازیگری راک محکم است. به عنوان وید، بارلو جیکوبز از نظر ظرافت در لبه ها کمی خشن است و در برخی مواقع حرکات و شخصیت خود را نامطمئن می بیند، اما به عدم قطعیت محاسباتی شخصیت می رسد. اما در مورد یک سورپرایز صحبت کنید! کلر بوون استرالیایی فقط با راه رفتن، دست زدن به اسلحه، شن و ماسه مارتا را کامل میخکوب می کند. از نظر احساسی، لحن بقای سرسختانه و عملگرایانهای را به شخصیت میبخشد، چیزی که او ممکن است با توجه به پیشینهاش بهعنوان یک دعوای گاو در یک محدوده خانوادگی در پایینتر، از تجربه زندگیاش استفاده کرده باشد. به عنوان هک، دیوید کال مردی است که دوست دارید از آن متنفر باشید و در بد بودن اما به دلایل درست، خوش مزه است. کال با اسب و دست زدن به تفنگ غریبه نیست، شخصیت و دوران را با روانی آسان و باورپذیر مجسم می کند. من شخصا از دیدن جوزف لیل تیلور، لوس رینز و ریچارد ریهل در بازیگران هیجان زده هستم. تیلور بهعنوان مدیر استخراج EJ Lane، لحن و آرامشی فوقالعاده ایجاد میکند که از نظر احساسی و دوره کامل است، در حالی که لوس رینز در ظاهر کوتاهی در نقش جو مککاری، غیرقابل تحسین است. و البته، شما باید عاشق بازیگر کهنه کار (و به ویژه بازیگر کهنه کار وسترن) ریچارد ریهل در نقش Three Penny Hank باشید.
پایان دادن به این تجربه، آهنگی از اچ. اسکات سالیناس است که اگرچه گاهی نوسان میکند، اما یادآور ویژگیهای آهنگسازی انیو موریکونی در وسترن اسپاگتی سرجیو لئونه است.
وید – بارلو جیکوبز
مارتا - کلر بوون
هک - دیوید کال
سه پنی هنک – ریچارد ریله
E.J. لین – جوزف لایل تیلور
جو – لوس رینز
نویسنده و کارگردان: جرد موشه.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB