نمیدانم به این دلیل است که من پیرتر میشوم یا آل پاچینو بهتازگی بهبود مییابد، اما بین تور اخیرش در «فروتن» و اکنون دنی کالینز، من به عنوان یک بازیگر عاشق او شدهام. ظرافتی که او به ارمغان میآورد برقآمیز و از نظر احساسی فریبنده و رضایتبخش است و هرگز بیشتر از نقش دنی کالینز نیست.
دنی کالینز به نویسندگی و کارگردانی دن فوگلمن، همان طور که فیلم به طرز بازیگوشی اشاره می کند، «نوعی بر اساس یک داستان واقعی است». این داستان واقعی، نامه ای واقعی است که جان لنون برای یک موسیقیدان جوان بریتانیایی به نام استیو تیلستون، پس از خواندن مصاحبه ای که تیلستون در مورد جنبه منفی شهرت و ثروت انجام داده بود، ارسال کرد. نامه حقیقت اصلی داستان و فیلم است که همه چیز از آن تخیلی و سرگرم کننده بودن بیرون می آید. و این یک شادی خالص است!
دنی کالینز زندگی مهمانی است. راک سالخورده با حرفه ای پولساز که اساساً از «عروسک بچه» نشات گرفته است، دنی همه اینها را دیده، انجام داده، تمام آن را خرج کرده است. او در بانک پول دارد، کوکائین در دماغش است، اسکاچ 100 ساله در یک لیوان واترفورد، یک پول گیر 20 ساله 'فانتزی پلاستیکی' روی بازویش و یک 'خانه شیشه ای' که همه چیز را در معرض دید جهانیان قرار می دهد. و او بدبخت است حالش به هم میخوره و سپس مدیر همیشگی او - و تنها دوست واقعی او - فرانک گرابمن، بمبی را به زمین می اندازد.
فرانک بهعنوان یک هدیه ویژه در جشن تولد هفتادمین سالگرد تولد دنی، نامهای از جان لنون به او میدهد. نامه ای از لنون به دنی. نامه ای که در سال 1971 نوشته شد، تحویل داده نشد یا در پست گم شد یا رهگیری شد، اما هرگز به لطف فرانک که آن را در اختیار یک مجموعه دار پیدا کرد، به دست دنی نرسید. دنی با تماشای او که از سوررئالیسم هدیه میپیچد، حرفهای لنون را به دل میگیرد و او بارها و بارها دعوت لنون را برای بحث در مورد انتخابهای شغلی با او میخواند، نامه را با شماره تلفن خانهاش میبندد و درخواست تماس میدهد. و سپس چرخ ها شروع به چرخش می کنند. چه می شود اگر؟ اگر دنی در سال 1971 با لنون صحبت می کرد چه می شد؟ آیا زندگی او طور دیگری رقم می خورد؟ آیا او از شهرت و ثروت چشم پوشی می کرد و به قلب خود وفادار می ماند و موسیقی واقعی می نوشت، آهنگ های واقعی، با محتوا و ارزش، آهنگ هایی که لنون از آنها استقبال می کرد؟
و بنابراین، با ناراحتی فرانکز، دنی دور می شود. از همه چیز دور می شود دنی که مصمم است در این سومین عمل زندگیاش آن را اجرا کند، به یک شهر پادونک در نیوجرسی میرود و به کارخانه هیلتون میرود. اما چرا نیوجرسی؟ به نظر می رسد که دنی یک پسر دارد. تامی دانلی. تام که محصول یک شب نشینی چندین دهه است، هرگز دنی را ملاقات نکرده است، اگرچه می داند که او کیست - و از او متنفر است که باور کند دنی آنها را ترک کرده است. با مرگ مادرش و جدا شدن خود از پدر ستاره راک، تام با همسری دوست داشتنی سامانتا و دختر پرانرژی ADHD، هوپ، با یک فرزند دیگر در راه، زندگی حومه ای فوق العاده ای برای خود رقم زد. اگرچه پول به لطف اقتصاد و کار محدود تام در ساخت و ساز تنگ است، خانواده مملو از عشق و خنده است.
دنی که ناامیدانه تلاش می کند شیاطین خود را شکست دهد و آن برگ جدید را برگرداند، می خواهد با تام ارتباط برقرار کند و پدر و پدربزرگی باشد که هرگز نبوده اما اکنون فکر می کند که می خواهد باشد. تام هیچ بخشی از آن را نمی خواهد. هیچ بخشی از پول نیست. هیچ بخشی از تعطیلات و تولدها نیست. هیچ بخشی از دنی نیست. با این حال، دنی در تلاش های خود ناامید است و راهی برای ورود به زندگی پسرش - از طریق هوپ - می بیند. اما آیا این به اندازه کافی در را برای آشتی باز می کند؟
و این تنها تام نیست که دنی سعی می کند با او ارتباط برقرار کند. مری، مدیر هیلتون وجود دارد. مری جذاب و در عین حال بینظیر، هیچ یک از شیطنتهای دنی را قبول نخواهد کرد. اما پس از یک شب نوشیدن در بار هتل، یک بازی موش و گربه بین آن دو رخ می دهد و دنی سعی می کند برای یک دعوت شام 'بله' به دست آورد. هرگز با زنی بالغ نزدیک به سن او نبوده است، چالشی که مری ارائه می کند تنها جذابیت بسیار بیشتری را به همراه دارد.
اما لغو یک تور سراسری بهای خود را دارد. مخصوصاً با پولی که دنی برای خانواده تام خرج میکند (از جمله مدرسه ویژهای برای هوپ)، نه اینکه به خاطر عادتهای خرج کردن او برای خودش و باغبان اسباببازی پسرش، حسابهای او را خالی کند. و سپس فرانک خبر بد را ارائه می دهد. دنی داره خراب میشه او نیاز به گشت و گذار دارد. او به پول نقد نیاز دارد. او باید عادات خرج کردن و سبک زندگی خود را تغییر دهد. آیا مردی مانند دنی می تواند دوباره زنده شود و زندگی و روابط خود را با هم آشتی دهد یا شهرت گلوی او را می گیرد و دوباره رها نمی کند؟
آل پاچینو به عنوان راک سالخورده، دنی کالینز، نفسی تازه می کند. او هرگز به خاطر مهارت های کمدی یا احساساتی بودنش شناخته نمی شود، او اوج می گیرد. زمان بندی کمدی او بی عیب و نقص است، که توسط 'من کیست؟' به صورتش نگاه کن پاچینو با کمال کردن ظاهر و ذات یک ستاره سالخورده، چه موسیقی راک و چه در غیر این صورت، این حس را زنده می کند که همه مخاطب هستند و باید سرگرم شوند. یک دوگانگی زندگی/تولد دوباره و مرگ وجود دارد که بهطور استعاری نه تنها در ساختار داستان بیان میشود، بلکه در اجرای پاچینو وقتی لایههای زیربنایی باز میشوند غافلگیر میشوند. از یک طرف میبینیم که سگ تولهسگ بیگناه پسر مدرسهای دنی، مری آنت بنینگ را تحسین میکند، که به همان اندازه خندان و جذاب است مانند یک دختر مدرسهای شکست خورده، اما با پختگی و عملی آگاهانه که در مواقع ضروری وارد عمل میشود. اما پس از آن پاچینو درخششی به چشمانش و فنری به قدم هایش اضافه می کند که لذتی شیطانی دارد. از طرفی، او دنی را در مواردی که امید را در بر می گیرد، مراقب، کنجکاو و با وجدان می کند. او از دنی تبدیل به مردی میکند که دوباره متولد شده یا تلاش میکند تا رستگاری کند، و بهطور قابلتوجهی، به لطف ساختار سینمایی فوگلمن، بدون اینکه واقعاً با شیاطین خود روبرو شود و به کف زمین برسد. تلاشها و تلاشها از میل ناشی میشوند، که توسط آن نامه لنون در قاب همهجانبه تحریک میشود. و نکات کوچکی که پاچینو به عنوان یک پدر و پدربزرگ «جدید» به این نقش میدهد؟ با مشاهده رشد و توسعه روابط شخصیت، قلب شما متورم می شود.
هر یک از این روابط با پویایی پاچینو با بنینگ شروع میشوند، همه به یک اندازه شگفتانگیز و مؤثر هستند. احساسات خیره کننده در سطوح مختلف. یک آرامش دلپذیر بین آنها وجود دارد که رشد می کند و احساس درستی می کند. شما دنی و مری را با هم به خاطر جوانیشان دوست دارید، بنابراین در واقع میخواهید تعداد بیشتری از آنها را ببینید. شاید در «دنی کالینز: قانون نهایی» و جایی که ما آنها را اینجا رها می کنیم، انتخاب کنید.
به عنوان تام، بابی کاناواله هرگز بهتر از این نبوده است. او عمق و بافتی را به نقش می بخشد که زمینی، واقعی و طنین انداز است. تماشای شکل گیری شخصیت تام از طریق اجرای کاناوال و رابطه با دنی پاچینو، فقط به دنبال آن است. استادانه در هر دو قسمت انتخاب عالی برای سامانتا در قالب جنیفر گارنر نیز به وجود میآید که به غریزه طبیعی مادرانهاش اجازه میدهد تا حقیقت را تحت الشعاع قرار دهد.
و سپس کریستوفر پلامر وجود دارد. فداکاری شوخ، حیله گر، خشمگین و نمکی از زمین و وفاداری قلابی جعلی در نقش فرانک. خوشمزه - لذیذ! البته، چگونه می توانید پلامر 85 ساله را با شلوار جین تنگ و کت شلوار مخملی له شده دوست نداشته باشید. صحنهای کلیدی برای پلامر که شامل تحویل پیانوی فرانک به خانه تام است، نه تنها خندهدار است، بلکه ظرافتی دارد که در دستان پلامر اشک را در چشمانش جاری میکند.
مواظب بخشهای کوچک بزرگی مانند جاش پک باشید که سطح عفونی هیجان انگیزی از طرفداران را برای نقش هیلتون نوکر نیکی به ارمغان میآورد. دزدی صحنه با ژیزل آیزنبرگ جوان فراوان است که برای جلب توجه شما به عنوان امید رقابت می کند، به خصوص وقتی پاچینو پا به پا می شود.
من مدتهاست که نویسنده/کارگردان دن فوگلمن را به خاطر فیلمنامهنویسی و تواناییاش در به تصویر کشیدن حقیقت زندگی و مردم با تمام زگیلها و زیباییها تحسین میکنم، در حالی که سبکی به گفتن میافزاید. طنز او هوشمندانه و شیرین است. درام او صادقانه و پرطنین است. ترکیب کمال است. و اگرچه در بسیاری از سطوح فرموله است، اما او دقیقاً این کار را با دنی کالینز انجام می دهد و با این کار، مخاطب را درگیر می کند. او به اجراها اجازه می دهد تا بدرخشند و به طور طبیعی بافت های زندگی و قلب را خلق و تسخیر کنند. اما پس از آن او همه چیز را با کارگردانی یک گام جلوتر میبرد – جلوههای بصری لایه دیگری از داستان را بیان میکنند و پهنای باند تونال کاملاً تکمیلی را تکمیل میکنند.
فیلمبرداری و کادربندی و لنزهای استیو یلدین سبک و شادی بخش است و گرمای برخی از رنگ های طلایی را فرا می خواند و در عین حال با نور سفید طبیعی و واضح در سناریوهای احساسی خاص تضاد دارد. احساس کلاستروفوبیک یک زندگی بسته، و زندگی خانوادگی خالی با اتاقهای کوچک هتل غیرشخصی و به لطف طراحی تولید، در تضاد با درهم و برهمی و زندگی در دکور و گرمای خانه تام به تصویر کشیده شده است.
اما موسیقی! اوه، موسیقی! فوق العاده! البته، چگونه میتوان با 9 آهنگ لنون بهعلاوه آهنگ پاپ «Baby Doll» که پاچینو در واقع میخواند، اینطور نباشد. مردم، بگذارید به شما بگویم، او فوق العاده است. از نظر آوازی، سالهای سخت زندگی و سن را میشنوید، اما آواز قوی است. و باید بگویم، پاچینو به خوبی کارهایش را به خوبی استیون تایلر یا میک جگر در دوران اوج خود به نمایش می گذارد! تصنیف کلیدی آنقدر دوست داشتنی است که دنی فیلم را صرف نوشتن آن می کند، که پاچینو پیشرفت های آن را با خلوصی لطیف اجرا می کند.
دنی کالینز یک ملودی لذت بخش از ابتدا تا انتها است. عاشق شخصیت ها اجراها را دوست دارم عاشق دنی کالینز.
نویسنده و کارگردان: دن فوگلمن
بازیگران: آل پاچینو، کریستوفر پلامر، آنت بنینگ، بابی کاناول، جنیفر گارنر
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB