نویسنده: دبی لین الیاس
از فریم افتتاحیه CRAZY HEART، می دانستم که دارم فیلمی می بینم که ارزش جایزه دارد. احساسات خالص و خام دل نشین. دل خراش. شادی آور الهام بخش امیدوار. درون نگر. همه نشانه های بهترین بهترین ها. از همان لحظهای که جف بریجز روی صفحه ظاهر شد، میدانستم که اجرای برنده جایزه را میبینم. و با توجه به سیل اخیر از بریج ها، از جمله نامزدی گلدن گلوب، به نظر می رسد که بسیاری از همکاران من نیز همین احساس را داشتند. آیا نامزدی اسکار و گرفتن احتمالی آن پسر کوچک طلایی گریزان می تواند خیلی عقب باشد؟ من فکر نمی کنم. این اجرای حرفه ای جف بریجز است.
بد بلیک یک اسطوره کشور است. او کشوری بود که کشور باحال نبود. اما اکنون در 57 سالگی، بد شانس خود را کم کرده است. یک فرد مست، مست، مجبور شده است برای شام خود در سالن های بولینگ بازی کند و میله های شیرجه بزند. متأسفانه، بزرگترین مشکل او این است که شام او مدام از یک بطری ویسکی جاری می شود. هنوز هم با استعداد است و هنوز تشنه توجه است، موفقیت به دلیل روش های بی پروا از او گذشته است و در عوض نور طلایی خود را بر روی شاگرد بد، تامی سویت، می تاباند. موفقیت تامی که به صدر جدول کانتری «جدید» رسیده است، این دو را از هم جدا کرده است و در حالی که تلاش مشترک بین آنها می تواند برای هر دو مفید باشد و احتمالاً حرفه بد را نجات دهد، غرور، شرمساری و دست اندرکاران تامی مانع از آن می شوند.
اما شاید شانس بد زمانی که با ژان کرادوک، یک روزنامهنگار محلی سانتافه ملاقات میکند، در شرف تغییر است. البته، ایده بد و ژان در دو انتهای طیف قرار دارند - حداقل در ابتدا، به لطف سوابق ضعیف ژان با مردان و تمایل تکنگر او به بزرگکردن و محافظت از پسر کوچک 4 سالهاش، بادی. همانطور که انتظار می رود، مدت زیادی طول نمی کشد تا بد با حیله هایش بر روی ژان بی خبر بچرخد، با این حال، نتیجه چیزی است که نه بد و نه ژان هرگز پیش بینی نمی کردند. متأسفانه، پلنگ جای خود را تغییر نمی دهد و زمانی که بادی تحت مراقبت باد قرار می گیرد، تراژدی نزدیک به وقوع می پیوندد.
آیا اگر بعد از یک قدم به جلو، دو قدم به عقب برمیگردد، و زندگی او را بیش از پیش به درد دل و ناامیدی میاندازد، آیا بد هرگز از لجن و منجلابی که برای خود ساخته است بیرون میآید؟ هومم... برای من مثل یک آهنگ کانتری به نظر می رسد!
من در این نقش به جف بریجز تعظیم می کنم. به عنوان بد بلیک، احساسات او خام است. مستی صادقانه است. صراحت طراوت. این بهترین عملکرد دوران حرفه ای او است. با این حال، به طرز شگفت انگیزی، او تقریباً این بخش را دریافت نکرد. «وقتی برای اولین بار فیلمنامه را دریافت کردم، هیچ موسیقی به آن ضمیمه نشده بود، بنابراین به نوعی آن را گذراندم. سپس وقتی از دوست خوبم تی بون فهمیدم که قرار است این کار را انجام دهد، آن قطعه گم شده را پر کرد. بنابراین وقتی او درگیر شد، میدانستم که موسیقی درجه یک خواهد بود و من را خیلی سریع به مهمانی رساند.» و در مورد موسیقی و آواز بریجز چطور؟ هر کسی که چیزی در مورد جف بریجز می داند از استعداد موسیقی او به عنوان یک نوازنده و آهنگساز می داند، اما می خواند؟ این حتی برای من جدید بود و تنها چیزی که می توانم بگویم این است که سلام!!!!! او مرا از آب بیرون انداخت. اجراهای آوازی و موزیکال کاملاً خارق العاده (همانطور که خودش گیتار می نوازد). اما بیایید کمی اوضاع را تقویت کنیم و بریجز را از تکآهنگی به اجرای دوئت تبدیل کنیم، دونوازی با کسی جز کالین فارل که در نقش تامی سوییت غافلگیرکننده ظاهر میشود. خانم ها، شما با این پسرها روی صحنه با هم در راهروها غمگین خواهید شد. باید اذعان کرد، من هرگز از طرفداران کالین فارل نبودم. اما از زمان 'در بروژ' و سپس با 'Imaginarium of Doctor Parnassus' و اکنون CRAZY HEART، او من را کاملاً به دست آورده است. و صدایش! او می تواند آواز بخواند! و خوب می خواند! و آواز می خواند و با صدایی جنوبی صحبت می کند. بریج و فارل را کنار هم بگذارید و آنها غیر قابل توقف هستند. شما می خواهید یک Encore و بیشتر. ترکیب شیمیایی آنها احساسی، برقآمیز، ارتباطی و تماشایی باورنکردنی است. بسیار گرانبها!!!! و این فراتر از آواز خواندن آنها است.
در مورد بازی فارل در نقش تامی سوییت، او عالی است. نحوه ای که فارل نقش Sweet را بازی می کند، بسیار متواضع و حتی شرمنده از موفقیت خود به قیمت از دست دادن دوست و مربی خود (که در واقع مانند تعامل پدر و پسری از احترام، تحسین و غرور به نظر می رسد) تماشایی تحسین برانگیز و زیبا است - به ویژه در آنها صحنه دوئت برای اینکه چیزی را خراب نکنم، فقط بگویم این صحنه یک پیچ و تاب کوچک به داستان ارائه می دهد که قلب شما را آب می کند. به گفته بریجز، که به عنوان تهیه کننده اجرایی نیز فعالیت می کند، آنها فقط 24 روز فرصت داشتند تا این فیلم را بسازند، به این معنی که 'شما واقعاً به دنبال رفقای هستید که بتوانند آتش را در سریع ترین زمان ممکن خاموش کنند.' با کار کالین فارل 'شاید 4 یا 5 روز' بسیار مهم بود که شیمی بین این دو وجود داشته باشد. 'ما از همان ابتدا به آن ضربه زدیم و به روشی مشابه به کار نزدیک شدیم و به خوبی کنار آمدیم. از کار با او لذت بردم. و سپس با هم آواز خواندن یک راه عالی برای ایجاد رابطه با بازیگران دیگر است، که هماهنگی و چیزهای دیگر را به همراه دارد. به طوری که همه چیز به خوبی در جای خود قرار گرفت.»
مگی جیلنهال سه گانه ما را در حالی که عشق مادر مجرد جین را تحت تأثیر قرار داد، تکمیل می کند، و در حالی که او قطعاً برای پسرها کمانچه دوم می نوازد، از نظر عاطفی مؤثر و تأثیرگذار است. به گفته جیلنهال، «از زمانی که مادر شدم، همه چیز در زندگی من کاملاً و به طور کامل تغییر کرده است»، چیزی که تأثیر مشخصی بر شخصیت او گذاشت. وقتی فیلم را ساختم، دخترم تقریباً 2 ساله بود و به اینجا رسیدم [جایی که فکر میکردم] «من هم من هستم». من هم بازیگرم من واقعاً میل شدیدی برای بیان چیزی دارم که برای مدتی نداشتم وقتی او یک بچه کوچک بود.» و CRAZY HEART تقریباً تمام [آن گرسنگی] را گرفت. وقتی به فیلم نگاه میکنم، میبینم که ژان واقعاً در حال تجربهی مشابهی است. من نمی دانم که آیا این ذاتاً بخشی از فیلم است یا آن را در آنجا قرار داده ام. اما برای ژان، او این کودک 4 ساله را دارد که حداقل برای مدت زیادی به تنهایی بزرگ میکند، سعی میکند خوب باشد، سعی میکند خوب باشد، سعی میکند مدیریت کند، و فکر میکنم بالاخره میگوید: من به چیزی برای خودم نیاز دارم. من به چیزی نیاز دارم که حس خوبی به من بدهد. و برای من مهم نیست که برای من بد باشد. اگر برای من بد باشد، بهتر است.» فکر میکنم او فقط آن را قبول میکند. و من فکر نمیکنم این کسی باشد [که او با او درگیر شده است]. من فکر می کنم او واقعاً عاشق [بد بلیک] می شود. من فکر میکنم که تعادل بین آنچه برای زنده ماندن نیاز دارید و آنچه باید برای فرزندتان فدا کنید، ایجاد میکند.»
جالب است که اگرچه ژان ممکن است مورد علاقه بد باشد، اما شیمی و پیوند بیشتری بین فارل و بریج وجود دارد تا بین جیلنهال و بریجز.
جک ملت شایان ستایشی است که در اولین فیلم او نباید از دست داد که در نقش بادی، پسر ژان، قلب شما را می دزدد. بیشتر از آن قابل توجه است که بث گرانت به عنوان طرفدار شاخدار گروهی بد بلیک، یک چرخش کوتاه زیبا انجام داده است. برای او خوب است که میبینیم زنی «بالغ» در اتاق متل بیدار میشود و خواننده معروفی که زمانی شکست خورده است، ثابت میکند که زندگی چیزهای بیشتری نسبت به گروهیهای جوان دارد.
و در مورد رابرت دووال چه می توان گفت. او حتی در یک نقش کوچک (یا در نقش بزرگ به عنوان تهیه کننده) جادوی خود را میبافد و نقشی حیاتی در داستان به عنوان وین، قطبنمای اخلاقی، مربی، دوست و شخصیت پدری Bridges’ Bad بازی میکند. دووال که توسط تی بون برنت به عنوان 'قدیس حامی فیلم' و توسط نویسنده/کارگردان اسکات کوپر به عنوان 'پدرخوانده این فیلم' توصیف می شود، دووال که مثل همیشه متواضع است، مشارکت خود را کم اهمیت جلوه می دهد، اما به خاطر او بود که فیلم بودجه دریافت کرد. و ریخته گری. در واقع، این دووال بود که «با جف [بریج] تماس گرفت، من جف را میشناختم، نامهای برای او فرستاد، «به این نگاه میکنی.» یک سال طول کشید تا [تی بون برنت] را دریافت کنم. مدتی طول کشید تا همه اینها جمع شوند. وقتی پول را گرفتند، هر جا که توانستم کمک کردم. من نقشی در آن بازی کردم و در انتخاب بازیگران نیز کمک کردم.»
به نویسندگی و کارگردانی اسکات کوپر بر اساس رمانی به همین نام از توماس کاب، من کوپر را برای اقتباسش که بسیار نزدیک به رمان است، تحسین می کنم. داستان داستانی است که تقریباً با هر کسی طنین انداز می شود. الهام بخش و امیدوار کننده، شخصیت ها چند بعدی و بسیار بافت هستند. با این حال، من آرزو میکنم که فیلم در بررسی رابطهی بد با پسرش، بهویژه با توجه به دعوای او با بادی، بسیار فراتر میرفت. مشکلات والدین به وضوح بخش بزرگی از روان بد و شیاطینی است که برای مدت زمان بیشتری در صفحه نمایش گریه می کردند. اما در طرح عالی عالی این فیلم، اینها فقط نکات کوچکی هستند.
فیلمبرداری بری مارکوویتز که جنوب غربی را به نمایش می گذارد به سادگی زیبا است. لنز Steadi-cam نوازندگی و اجراهای گیتار Bridges عالی است. طراحی تولید با جزئیات در مورد اتاق های هتل، خانه ژان و خانه باد متفکرانه است. برای من قابل توجه جزئیات کمد لباس است، به ویژه شلواری که بد می پوشد. آنها شلوار Levi's هستند اما جین نیستند و این یک شلوار پارچه ای و سبک است (فقط به لبه و جیب های پشتی نگاه کنید) که توسط بدلکاران قدیمی هالیوود غربی که می پوشیدند و برای برخی هنوز هم می پوشند در آغوش گرفته شده است. جین سنگین نیست، بلکه پارچهای است که تحرک بیشتری دارد و وزن سبکتری دارد، میتوان آن را در نمایشگاههای برتر و مواردی از این دست پوشید، بدون اینکه جین باشد، حس کابوی را به شما میدهد. (Nudie's on Lankershim قبلاً مکانی برای خرید لباس های غربی عالی بود.) یک لمس عالی از اصالت 'کانتری وسترن'.
در مورد موسیقی متن - فوق العاده است. التقاطی و فوق العاده. آهنگهای رایان بینگهام و تی بون برنت، از جمله آهنگ تحسینشده و نامزد شده 'The Weary Kind' توسط بینگام و برنت شگفتانگیز است. هر آهنگ به عنوان دیالوگ فیلم عمل می کند و بخشی از داستان را روایت می کند، همانطور که آهنگ های کانتری به خودی خود انجام می دهند. هر کدام استادانه و معنادار هستند. تولید موسیقی توسط برنت منجر به یکی از بهترین میکس های موسیقی متن فیلمی می شود که مدت هاست شنیده ام. همه چیز مناسب است. هیچ چیز بی جا به نظر نمی رسد.
به خودت لطفی کن فقط این آخر هفته دیوانه شوید برای قلب دیوانه دیوانه شوید.
بد بلیک – جف بریجز
ژان کرادوک – مگی جیلنهال
وین – رابرت دووال
تامی سویت – کالین فارل
نوشته و کارگردانی اسکات کوپر بر اساس رمانی از توماس کاب.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB