نویسنده: دبی لین الیاس
تصادف ماشین جسدی در کنار جاده لس آنجلس. یک تقاطع یک چهارراه یک کارآگاه گذری که به تصادف و جسد برخورد می کند. و به این ترتیب داستان ما شروع می شود.
48 ساعت قبل، دادستان منطقه، ریک کابوت و همسرش ژان توسط دو آمریکایی آفریقایی تبار مورد سرقت قرار میگیرند. کامرون تهیه کننده موفق تلویزیونی آفریقایی آمریکایی و همسرش کریستین توسط افسران LAPD رایان و هانسون متوقف می شوند. فرهاد مهاجر ایرانی که برای محافظت اسلحه ای خریده است، در کشوی قفل شده ای قرار می دهد که قفل ساز دانیل اسپانیایی تبار سعی در تعمیر آن دارد. و کارآگاه گراهام واترز و شریکش ریا در حال بررسی یک تیراندازی در مرکز شهر لس آنجلس هستند.
سه داستان متمایز، ستون فقرات فیلم را تشکیل میدهند، با این حال همه شخصیتها به طور مستقیم یا استنباطی بر هر داستان تأثیر میگذارند. اول، دزدی ماشین است که بر جوانان آفریقایی آمریکایی کم برخوردار و طبقه پایینتر صورت میگیرد که از آنهایی که معتقدند «مردم ثروتمند و سفیدپوست» هستند، میدزدند. کل این تجربه، ژان کابوت، اجتماعی را به یک جنجال خشمگین درباره ایمنی و «کلاسها» میفرستد. کارآگاه گراهام و شریک ریا وارد می شوند که نه تنها در مورد دزدی ماشین، بلکه در مورد داستان دوم مربوط به افسر نژادپرست LAPD رایان و تازه کارش از شریک آکادمی هانسون و آزار و اذیت نژادپرستانه ای که آنها به تهیه کننده تلویزیونی ما و او تحمیل کرده اند، درخواست می کنند که تحقیق کنند. همسر، که به مشاجره و فرسایش ازدواج آنها کمک می کند. ثالثاً، دانیال قفلساز را مییابیم که در معرض ناسزاگوییهای صاحب مغازه فرهاد قرار گرفته است، که خود به دلیل قومیتش سالها از ظلم، ناامیدی و نفرت رنج برده است.
فیلم به نویسندگی و کارگردانی پل هاگیس، مضامین اصلی این فیلم تبعیض نژادی و نژادپرستی، نگاهی قدرتمند، بی ثبات و در چهره شما به دنیایی است که در آن زندگی می کنیم. اگرچه با داستانها و شخصیتهای کاملاً مجزا پیشبینی میشود، اما میتوانید ادغام - یا سفید شدن - مفاهیم اجتماعی از پیش طراحی شده را احساس کنید زیرا هاگیس نشان میدهد که چگونه همه چیز - و همه - به هم مرتبط هستند. از لحظه ای که فیلم شروع می شود، هرج و مرج عاطفی شکوفا می شود زیرا هر شخصیت مجبور می شود با ترس ها و تعصبات درونی خود روبرو شود، زیرا هر یک از امنیت منطقه امن خود جدا می شوند و در شرایطی قرار می گیرند که باید انتخاب کنند که به بازی خود ادامه دهند. قوانین خود را داشته باشند یا ذهن خود را باز کنند و در این پیچ و تاب های به ظاهر تصادفی سرنوشت، انشعاب دیگری را در جاده بگیرند. کلید موفقیت این رویدادها و شخصیت های درهم تنیده، توانایی هاگیس در مکالمه و ذهنیتی است که بسیاری از ما داریم. ما به آن فکر می کنیم. ما آن را می گوییم. و با این کار، w! کلاه را میتوان به راحتی به عنوان نفرت تعبیر کرد، و به عنوان حرفهای داغ لحظهای است که با توجه به ساده لوحی اجتماعی ما، اغلب برداشتی کمی طنز دارد.
کمک به موفقیت این فرمت، استفاده گسترده از فیلمبرداری دستی است که نه تنها احساسات خام و هیجانی فیلم را تقویت می کند، بلکه به ایجاد تنش و اضطراب کمک می کند و میزان بی سابقه ای از عدم اطمینان را به نتیجه هر یک می دهد. صحنه جیمز مورو، فیلمبردار، که کارهای خیرهکنندهای را در «محدوده باز» به ما ارائه کرد، در مطالعهای بسیار تاریکتر و در عین حال به همان اندازه تأثیرگذار، کارش را در اینجا انجام میدهد.
اما مهمتر از همه، چیزی که این فیلم را از ماورای خوب به عالی می رساند، بازیگران هستند، با برخی از اولین بازی های برجسته و شایسته اسکار در سال، به ویژه از دان چیدل در نقش کارآگاه گراهام، ساندرا بولاک در نقش ژان کابوت و مت دیلون در نقش. دفتر رایان. چیدل، که ممکن است بیشتر از هر فیلم دیگری زمان نمایش داشته باشد، حضوری منطقی و حتی آرام بخش در طول فیلم دارد و او را تقریباً بالاتر از نزاع آنچه در اطرافش رخ می دهد قرار می دهد. از طرف دیگر، بولاک حداقل زمان نمایش را دارد، اما تنها چیزی که لازم است یک صحنه احساسی است که شما را فراموش می کند که کسی جز او در این فیلم وجود دارد. در واقع، او آنقدر جذاب است که ممکن است نفس کشیدن را فراموش کنید. صادقانه بگویم، این ممکن است بهترین کار او باشد. و در مورد دیلون، او یک دوگانگی متعادل از حساسیت وحشتناکی ترسناک و سخت است. حضور یک صحنه توسط تونی دانزا و کیت دیوید نیز غیرقابل سرزنش است و به طرز پیچیده ای در هم تنیده شده است تا نه تنها باشد! جسورانه بیانگر اما برای طرح کلی ضروری است. به طرز ناامیدکننده ای، برندان فریزر، بازیگری است که به نظر می رسد در نقش خود در نقش ریک کابوت هدر رفته است. بدون داشتن هیچ لحظه مهم و کم و بیش به پسزمینه بودن، حضور فریزر از دست رفته است.
به طرز ماهرانه ای ساخته شده است، شاید یک نقص این باشد که فیلم خیلی کوتاه است. این فیلم که به شدت جذاب است، ممکن است از 45 دقیقه یا بیشتر به عنوان سکوی پرشی برای نشان دادن برخی از جنبه های ظریف تر هر طرح و شخصیت بهره برده باشد (چیزی که من کاملاً انتظار دارم در دی وی دی ببینم).
تفکر برانگیز، قانع کننده، هوشمندانه، منسجم ساخته شده و مبتنی بر واقعیت. در اسکار 2006 به دنبال پل هاگیس و گروه شخصیت هایش باشید که بر لبان همه باشد.
ساندرا بولاک: ژان
برندان فریزر: ریک
دان چیدل: کارآگاه گراهام
مت دیلون: افسر رایان
ترنس هاوارد: کامرون
تندی نیوتن: کریستین
رایان فیلیپ: افسر هانسون
به کارگردانی پل هاگیس. نوشته شده توسط پل هاگیس و بابی مورسکو. رتبه R. (100 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB