نویسنده: دبی لین الیاس
وقتی چندین سال پیش سرگرمکنندهترین رمان سوفی کینزلا با نام «اعترافات یک خریدار» وارد کتابفروشیها شد، دویدم تا نسخهام را بگیرم. به هر حال، من با ملکه ی خرید گرایی بزرگ شده بودم - مادرم (اگر 10 رنگ دارد، همه 10 رنگ و سپس لوازم جانبی، جواهرات، کفش ها و کیف های دستی را بخرید - و همه را از 'برترین' فروشگاه های مرکز سیتی بخرید. فیلادلفیا یا در خط اصلی، پرادا و گوچی نسل خود. این زن حتی یک دیوار کفش با حدود 400 جفت کفش در اوج خود داشت. و بر اساس داستانهای دوران جوانیاش، ترکیب شده با چیزهایی که دیدم و دانستم، فکر میکنم. او برای این اصطلاح، فرزند پوستر بود.) با به تصویر کشیدن ماهیت و جزئیات صمیمی این مفهوم شناخته شده، من کاملا شیفته داستان کینزلا شدم که وسواس امروزی با جوانی، زیبایی، مد و خرید را با استفاده باشکوه از اعتبار به ظاهر بی پایان در بر می گرفت. . کتاب برای خریداران در همه جا مانند یک افسانه بود، اما یک گام فراتر رفت، با پیامی واقعی و تعادلی از شخصیت ها که خوب، بد و زشت این 'بیماری' را منعکس می کرد، با کمی عاشقانه و سرگرمی. برای اندازه گیری خوب اما خوشحالی من زمانی بیشتر شد که فهمیدم کتاب (اکنون یک سریال) در حال تبدیل شدن به یک فیلم است و پی جی هوگان کارگردانی خواهد کرد. جری بروکهایمر، استاد تستوسترون، اکشن ماجراجویی و دسیسه، با نشان دادن قدرت مواد و شخصیت های کینزلا، حتی به عنوان تهیه کننده وارد این قلمرو جدید کمدی رمانتیک شد. این امر اجتناب ناپذیر به نظر می رسید که با هوگان، استاد کمدی، عاشقانه و بیایید با آن روبرو شویم - سرگرم کننده - همانطور که در 'عروسی موریل' و 'عروسی بهترین دوست من' به عنوان کارگردان، بروکهایمر به عنوان تهیه کننده، یک بازیگر رویایی و استعدادهای باورنکردنی گواه این امر است. از طراح صحنه و لباس پاتریشیا فیلد و طراحی تولید کریستی زیا، اعترافات یک فروشگاه نه تنها لذت بصری بلکه مملو از سرگرمی خواهد بود. و حالا بعد از نمایش فیلم باید بگویم که نتیجه نهایی فراتر از انتظار و انتظار من است. اعترافات یک شاپهولیک یک شیرینی کالیدوسکوپیک از کمدی و مد به صورت اعتباری است.
ربکا بلوموود 20 سالهی متوسط شماست که میخواهید جای خود را در دنیا به جا بگذارید. او که یک روزنامهنگار نامتعارف است، مکانهای دیدنی و کیف پولش را مد است – پوشیدن آن، خریدن، نوشتن در مورد آن. مشکل این است که او نمی تواند شغل رویایی خود را بدست آورد زیرا تجربه ای ندارد و نمی خواهد رویای خود را به خطر بیندازد و به چیزی کمتر از آنچه می خواهد بسنده کند. (درست مانند خرید او). مشکل بزرگتر این است که او شغلی ندارد، اما به لطف عادتهای خرج کردنش، بدهی کارت اعتباری در وازو دارد. اما، برای ربکا، به نظر می رسد که همه چیز همیشه راهی برای حل کردن دارد. و این بار همه چیز با یک شب الهام گرفته از الکل با بهترین دوست و هم اتاقی اش سوزه شروع می شود. سوزه که قصد دارد به بکی در مشکل خریدش کمک کند، مداخله می کند. سوزه که قصد دارد به بکی کمک کند تا شغلی پیدا کند، دخالت می کند. و به لطف برخی از نوشتن های مستانه و کمدی از اشتباهات پستی، بکی کار خود را آغاز کرد - نوشتن برای یک مجله مالی. کنایه از آن به تنهایی کافی است تا شما را پر از پوزخند و نیشخند کند. اما خبر خوب این است که مجله مالی متعلق به همان شرکتی است که مالک Alette است، مجله مدی که بکی می خواهد برای آن کار کند. اما برای بکی، بهترین خبر، گرچه خودش نسبت به آن نابینا است، سردبیری است که استعداد و قلب را در پس روشهای مدگرایانهاش در خرید میبیند. . و او به نظر می رسد بسیار خوب برای بوت کردن.
ماجراجویی کمدی بینظیر در هر قدمی خود را نشان میدهد در حالی که بکی در جهان پیشروی میکند و نام خود را به عنوان «دختری با روسری سبز» برای خود میسازد، طرفداران، دوستان و بدنامی را به دست میآورد، اما در این مسیر به چند سنگمخلوط زیرزمین زیرزمین برخورد میکند. برای او بیش از هر مدل لباسی هزینه کرد. و همه وصول کننده بدهی حاضر بر او داغ است.
بازیگران این فیلم بی عیب و نقص هستند. ایسلا فیشر، که من به شدت استعدادهایش را تحسین می کنم (فقط او را در فیلم «The Lookout» اثر اسکات فرانک بررسی کنید)، در نقش ربکا بلوم وود شایان ستایش است. بیگناهی پر جنب و جوش، تند، تند و تیز او، صفحه را روشن میکند و محبت زیادی برای شخصیت ایجاد میکند. اما پس از آن فیشر شما را با اقتدار و هوش بالا می برد که تعادل کاملی برای «کرک» است. گفتم این داستان شبیه یک افسانه است، پس چه کسی بهتر از یک شاهزاده جذاب سابق، هیو دنسی، نقش «شاهزاده» بکی بلوموود را بازی کند. به عنوان رئیس بکی، لوک براندون، دنسی دارای سهولت و جذابیت طبیعی در مورد او است که استقبال می کند، خلع سلاح می کند و به شخصیت و هر صحنه او گرما می بخشد. شیمی او با فیشر غیر قابل انکار است و هرگز بیشتر از یک صحنه رقص نیمه تبلیغاتی در پالم بیچ فلوریدا است. و بله، مردم، 'خلاقیت' حرکات رقص فیشر تمام اوست. کریستن ریتر در نقش سوزه، بهترین دوست و وجدان بکی، انفجاری از جوشش شادیبخش است. این نقش که از علاقه مندان به کتاب های «Shopaholic» حتی قبل از اینکه برای فیلم در نظر گرفته شود، کار عشقی است و در بازی او نمایان می شود.
هدیه رایگان با خرید در این فیلم بازیگران مکمل هستند. به گفته پی جی هوگان، 'من بسیار خوش شانس بودم.' جان گودمن و جوآن کیوزاک به عنوان والدین مقتصد و صرفه جویانه بکی که خریدار فروشگاه هستند عالی هستند. آنها زمینه و حساسیتی را برای داستان فراهم می کنند که آن را از پرواز در ابرهای Never Never Land باز می دارد. «[آنها] اولین انتخابهای من برای نقشهایشان بودند و اغلب اتفاق نمیافتد که کارگردان اولین انتخاب خود را داشته باشد. خوشبختانه آنها به مطالب پاسخ دادند و گفتند بله.» برای من، یکی از الهامبخشترین انتخابهای بازیگری، وندی مالیک است. نینا ون هورن، که بیشتر به خاطر نقش او در نقش بر فراز تپه، اما همیشه یک مدل نماد مد، از «فقط به من شلیک کن»، در نقش رهبر گروه «خانم کورچ» به نام Shopaholics Anonymous شناخته شده است، او نقطه مقابل نینا و یک فرد مطلق است. شورش برای هوگان، «من فقط وندی مالیک را دوست دارم. من از طرفداران پر و پا قرص کار او هستم.» کلید دیگر بازیگران امضای کریستین اسکات توماس (که بهعنوان سردبیر مجله آلت به طرز فوقالعادهای برتر است)، جان لیتگو و لزلی بیب، خود هوگان است. من کارگردانی هستم که اختراع را تشویق می کنم. من دوست دارم افراد خوب را انتخاب کنم و بعد بگذارم کارشان را بکنند. وندی، کریستین اسکات توماس، جان لیتگو - من پذیرای ایدهها و نظر شما در این نقش هستم. این یکی از دلایلی بود که آنها برای ایفای نقش ها موافقت کردند. من پیشنهاد همکاری داشتم.» وقتی صحبت از کریستین اسکات توماس به میان می آید، تحسین متقابل است زیرا 'PJ به شما اجازه می دهد کاملاً شجاع باشید.' و چشمان خود را برای یک فیلم کوتاه هیستریک از لین ردگریو که اکنون در 3 فیلم هوگان ظاهر شده است، نگه دارید. او شما را بخیه خواهد زد.
از Kinsella در مورد پیدایش 'Shopaholic' پرسیدم. «در واقع در یک مغازه بودم که این ایده به ذهنم رسید. الهام بخش اولیه صحنه صورتحساب VISA بود که در فیلم ظاهر می شود. این شروع شخصیت او بود. می توانستم کمدی خرید را ببینم. این شخصیت به عنوان دختری که بیش از حد خرید می کند و تمام موقعیت هایی که می توانست در آن قرار بگیرد به ذهنم خطور کرد. من آنقدر با آن سرگرم شدم که نمی توانستم متوقفش کنم.» و با وجود اینکه کینزلا در صحنه فیلمبرداری حضور داشت، تریسی جکسون، کایلا آلپرت و تیم فرث باید این رمان (های) را با صفحه نمایش بزرگ تطبیق دهند، که اولین چالش آن انتقال صحنه از لندن به نیویورک بود. همانطور که اتفاق می افتد، کتاب دوم 'Shopaholic Takes Manhattan' است که به عناصر آن کتاب اجازه می دهد تا در این داستان گره بخورند. شخصیتها به رمان وفادار میمانند، اما به لطف کارگردانی هوگان و عناصر طراحی بصری پاتریشیا فیلدز و کریستی زیا، اکنون بزرگتر از زندگی، قابل اتصالتر و قابل لمستر هستند.
در مورد خود فیلمنامه، هوگان صراحتاً اعتراف می کند که «تبلیغات زیادی وجود داشت، تغییرات زیادی وجود داشت. من خیلی معتقدم، به خصوص به کمدی، تازه و زنده نگه داشتن چیزها در مقابل دوربین. وقتی کار می کنم دوست دارم بداهه بداهه کنم اما فقط اگر صحنه ام قوی باشد. اگر ایده ای مطرح شود، صحنه بهتری خواهید داشت. شما صحنه ای دارید که احساس زنده بودن و سیال بودن دارد.» کلید SHOPAHOLIC مکان ها و لباس ها هستند. هیچ کس بهتر از پاتریشیا فیلد در لباس های مد لباس و هیچ طراح تولیدی بهتر از کریستی زئا برای محیط نیویورک وجود ندارد. و اگرچه ممکن است کسی فکر کند که بوتیکها و فروشگاههایی مانند Saks، Catherine Malandrino، Barney's و Bendel's از شانس حضور فروشگاههایشان در فیلم استفاده میکنند، اما اینطور نبود (اگرچه هر یک از اینها بهطور برجسته نشان داده میشوند.) PJ Hogan. آن را برای من تعریف کرد: «یک خواستگاری در میان است. ما یک مزیت بزرگ داشتیم و آن کتاب ها بود. در یکی از کتابها، فکر میکنم «Shopaholic Takes Manhattan»، سوفی [کینزلا] در واقع سکانسی را در بارنی تنظیم کرد. بنابراین بارنی کتابها را به خوبی میشناخت چون در کتابها بود. برخی فروشگاهها نمیخواستند با فیلمی در مورد اعتیاد به خرید همراه شوند و برخی فروشگاهها حس طنز زیادی در مورد آن داشتند. معمولاً اگر افرادی که تصمیم میگرفتند کتابها را خوانده بودند، در جریان بودند، زیرا میدانستند کتابها چقدر سرگرم کننده هستند. فکر میکنم اگر کتابها را نخوانده بودند، کمی از عنوان آن میترسیدند. خرید و فروش. کارت های اعتباری.'
و در حالی که چند صحنه کند وجود دارد، اما به لطف پالت های مد شیرینی پزی چشمگیر که حواس شما را تحریک می کند و شخصیت ها و دیالوگ هایی که با کنایه، موضوعات دوگانه، کمدی و قلب تغذیه می شوند، چندان قابل توجه نیستند.
در مورد آرزوی پی جی هوگان برای این فیلم، 'من دوست دارم تماشاگران فقط اوقات خوبی را داشته باشند. ما در زمانی هستیم که به خنده نیاز داریم. من فکر می کنم موضوع برای خودش صحبت می کند. این چیزی بود که من را به داستان کشاند. من از نظر مالی به مشکل خورده ام چیزهایی خریدم که توان خرید آنها را نداشتم. اما چیزی که در مورد کتابها دوست داشتم این بود که همه آنها را تصدیق میکرد، به شما امید میداد و همچنین اوقات خوبی را به شما میداد. سعی میکنم فیلمهایی بسازم که خودم دوست دارم آنها را ببینم و همین الان در زندگیام، دلم میخواهد اوقات خوبی داشته باشم. من می خواهم مردم مشکلات خود را فراموش کنند و اوقات خوشی داشته باشند. بخند.»
اعترافات یک مغازه دار. باعث خنده شما خواهد شد. شما را به گریه خواهد انداخت. این شما را خوشحال می کند که آن صورت حساب های کارت اعتباری متعلق به بکی بلوم وود است و مال شما نیست.
ربکا بلوموود – ایسلا فیشر لوک براندون – هیو دنسی سوز – کریستن ریتر
به کارگردانی پی جی هوگان. نوشته تریسی جکسون، کایلا آلپرت و تیم فرث بر اساس کتابهای 'اعتراف یک شاپرک' اثر سوفی کینزلا.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB