نویسنده: دبی لین الیاس
استخراج زغال سنگ نان و کره بسیاری از مناطق آپالاچی ایالات متحده برای قرن ها بود. مملو از خطرات ذاتی بودن مایل ها زیر سطح زمین در محیطی ناشناخته در جوار جابجایی صفحات تکتونیکی، استنشاق خاک و گرد و غبار با هر نفس، دانستن و ترس از اینکه هر لحظه ممکن است یک غار وارد شود، معدن زغال سنگ و معادن. تقریباً سفارشی برای ژانر وحشت ساخته شده اند. تاریک، تاریک و خطرناک، طبیعت محیط به تنهایی ترس را در خلوت های تخیل دامن می زند. بنابراین یافتن کارگردان جای تعجب نداردبن کتایاستفاده از همین عناصر با BENEATH.
فیلم BENEATH که توسط پاتریک دودی و کریس والنزیانو نوشته شده است، داستان گروهی از معدنچیان است که در زیر سطح زمین به دام افتاده اند، زمانی که یک اشتباه حفاری باعث می شود معدن بر روی آنها فرو بریزد. گویا این چشم انداز برای خود معدنچیان به اندازه کافی ترسناک نیست، سامانتا مارش، وکیل محیط زیستی که در معدن تلاش می کند به پدرش، جورج، که تا حدودی از او بیگانه است، نزدیکتر شود و او را درک کند، در این میان قرار می گیرد. جورج مارش چیزی جز استخراج معدن نمیداند و سرپرستی خدمه را برعهده میگیرد، که هیچکدام از آنها خیلی هیجانزده نیستند که سم آنها را دنبال کند. اما یک عمر گرد و غبار زغال سنگ جان جورج را گرفته است و او فقط چند روز از بازنشستگی می گذرد.
با فروریختن معدن، همه از هم جدا می شوند و سم ترسیده، مجهز و از نظر عاطفی ناآماده خود را تنها می بیند، وحشت زده و از کوره در می رود تا پدرش و دوست پسر سابقش، رندی را پیدا کند، که او نیز معدنچی خدمه جورج است. .
همانطور که گرد و غبار فرو مینشیند و همه دوباره به هم متصل میشوند و دوباره جمع میشوند، به سمت «کاندومینیوم» میروند - یک قوطی حلبی شکوهمند با غذا و اکسیژن کافی برای حفظ امنیت و زنده ماندن همه به مدت ۷۲ ساعت در حالی که در انتظار نجات هستند. همانطور که آنها زخمی می شوند و وقت خود را تحمل می کنند، اتفاقات عجیبی شروع می شود. صداها، گریه ها، فریادها از تونل هایی شنیده می شود که از زمان ریزش معدن بیش از 100 سال پیش استفاده نشده است. متأسفانه، اجساد آن معدنچیان هرگز پیدا نشد یا پیدا نشد. اما بعد، سام شروع به دیدن چیزهایی می کند، چیزهای وحشتناک. او که تا حد مرگ میترسد و همچنان سراسیمه است، ترس خود را به جورج، رندی و همه اطرافیان منتقل میکند، اما هیچکس او را باور نمیکند و ادعاهای او را به توهمات ناشی از هوای ناپاک نسبت میدهد.
با این حال، زمان زیادی طول نمی کشد که جورج و رندی شروع به باور سم می کنند، زمانی که اجساد معدنچیان همکار خود را نه تنها مرده بلکه به طرز عجیبی مثله کرده اند. چه کسی یا چه کسی این اعمال شنیع را انجام می دهد؟ همانطور که هر یک شروع به شک به دیگری می کند، اجساد مدام می ریزند، خطوط اکسیژن و تلفن به سطح قطع می شود و امید به اینکه کسی زنده بیرون بیاید از بین می رود. اما همانطور که سم پدرش را تماشا می کند که شروع به خفگی می کند و در لحظات جنون فرو می رود، تصمیم می گیرد راهی برای خروج پیدا کند. اما چگونه؟
در نقش جورج مارش، جف فاهی، بازیگر کهنه کار، نور را به تاریکی معدن زغال سنگ می آورد. فاهی که جورج را با اعتماد به کار و دنیایش آغشته می کند، با جنبه پدرانه جورج فراتر از حد انتظار قدم می گذارد و هرگز بیشتر از زمانی که پا به پای کلی نونان می رود. این دو کاملاً نمونه ای از بیگانگی بین یک کودک بالغ و والدین و پیوند ناگسستنی نهایی بین یک پدر و دختر هستند. یک صحنه اوج آنقدر از نظر احساسی قوی است که من به شما جرات می کنم اشک در چشمان شما نباشد.
وقتی صحبت از نونان به میان میآید، او نه تنها در کنار جف فاهی در بهترین فرم قرار دارد، بلکه با جوی کرن که در نقش رندی به نونان اجازه میدهد بالهایش را با پویایی احساسی کاملاً متفاوت باز کند. با این حال، جایی که نونان کوتاهی میکند، زمانی است که به صورت انفرادی پرواز میکند و سعی میکند ترس و وحشت واقعی را بدون فشار دادن دکمه ناباوری بیش از حد احساس کند.
برخی از بازیگران قوی مکمل به شکل اریک اعتباری هستند که در نقش ماسک به عنوان یک خشم سنج و فویل عالی برای جورج، سام و رندی عمل می کند، در حالی که برنت بریسکو، بازیگر شخصیت سرسخت، یک بافت کهنه کار دیگر را به ترکیب اضافه می کند.
با فراخوانی از استعدادهای فیلمبردار تیموتی آ. برتون و تدوینگر توبی ویلکینز (که بیشتر به عنوان نویسنده/کارگردان فیلم ترسناک خوشمزه «Splinter» شناخته میشود)، و همچنین برخی از بهترین طراحیهای تولید بدون بودجه بدون بودجه در یک تعریف های طولانی مدت مایکل بارتون،بن کتایفیلمی را ارائه می دهد که از نظر بصری نرم و بافت است و ترس قابل لمسی را از طریق ترکیبی غنی از نورهای کاربردی و پالت رنگ سیاه و مشکی ایجاد می کند.
همیشه چالشی برای ایجاد علاقه بصری با نور کم تا بدون نور و طرح رنگی نسبتاً تک رنگ تیره بود، این موضوع بیشترین نگرانی را برای Ketai و Burton داشت. «[H]چگونه این را از نظر بصری برای 90 دقیقه جالب نگه داریم. قرار گرفتن در یک تونل تاریک که در آن چراغ قوه ترسناک است. اما میتواند خیلی سریع نازک شود.» با توصیف برتون بهعنوان «فوقالعاده مدبر» و «فوقالعاده خلاق»، آنها «با تمایل به انجام کاری کاملاً منحصربهفرد و بدیع که ما در فیلمهایی مانند این نمیبینیم، شروع کردند. [برتون] اساساً طرحی را تدوین کرد تا کل فیلم را با نورهای کاربردی روشن کند. فکر میکنم 90 درصد فیلم فقط با چراغ قوه، چراغهای جلو و لامپهای خالی که در معادن زغالسنگ آویزان شدهاند روشن میشود. این آمادگی و هنر او بود که در انتخاب لامپ های مناسب و دمای رنگ مناسب و چراغ قوه های مناسب و ترکیب و تطبیق آنها به گونه ای بود که ما هرگز در هنگام تماشای فیلم به آن فکر نکنیم، اما این واقعاً چیزی است که باعث می شود فیلم به نظر برسد. خاص است.
همچنین لوازم عتیقه، به ویژه لامپ های معدن زغال سنگ در روزهای گذشته، بر واقعیت معدن افزوده و تاریخ معدن زغال سنگ را در بر می گیرد. چراغهای سر معدنچی چیز پیچیدهای بود، زیرا ما میخواستیم تا حد امکان دقیق باشیم، اما مجبور بودیم کمی آزادی عمل خلاقانه داشته باشیم، زیرا در تحقیقات خود متوجه شدیم که آنها دیگر از آن استفاده نمیکنند. آنها از چراغهای LED استفاده میکنند که صرفهجویی در مصرف انرژی دارند و در واقع شدت نور بهتری از خود ساطع میکنند. اما نحوه نگاه آنها به دوربین اصلاً برای ما کار نکرد، بنابراین مجبور شدیم بیرون برویم [و چراغ هایی را پیدا کنیم که درست کار می کنند]. استاد وسایل ما سیاره را جست و جو کرد [خنده]. او یک هفته قبل از اینکه ما شروع کنیم در eBay بود و سعی میکرد همه چراغهای معدنی معتبر قدیمی را که میتوانست پیدا کنیم، زیرا آنها ویژگیهای خاصی مانند بافت طلایی برای آنها دارند. و نحوه ظاهر پرتو و گرد و غبار و دود بسیار عالی است.
شگفت آور این است که خود معدن زغال سنگ بر روی یک صحنه صوتی 10000 فوت مربعی ساخته شده است. از نظر جزئیات، پیکربندی و بافت فیزیکی بسیار خاص، فکر نمیکنید در هیچ زمانی BNEATH در یک شفت معدن شلیک نشده باشد. کتای به مایک بارتون، طراح تولید، افتخار میکند و اینکه «هر فضای داخلی که میبینید روی صحنهای در لس آنجلس گرفته شده است. . ما اساساً یک ماه در آن فضا زندگی می کردیم.» تنها مکانهای عملی، نمای بیرونی معدن زغال سنگ بود که به لطف جادوی فیلم، از استفاده روزش به عنوان یک شرکت شن تغییر کرد. کتای زمانی هیجانزده شد که «مکانی را در نزدیکی سانتا کلاریتا به نام کورتیس ساند و شن پیدا کردیم که یک معدن شن است و ماشینآلات مشابه زیادی دارد و زیباییشناسی مشابهی با بیرون یک معدن واقعی زغالسنگ دارد. آنها به اندازه کافی خوب بودند که به ما اجازه دادند از این مکان استفاده کنیم. در زمان بندی رنگ و پس از تولید، ما اساساً رنگ توده های شن را تغییر دادیم تا شبیه زغال سنگ شود.
جایی که کتای واقعاً سرآمد است، همکاری با تدوینگر توبی ویلکینز در توسعه سرعت فیلم است، تا 'افشای' نهایی وحشتی که در زیر وجود دارد. کتای به جای اینکه فیلم پر از داستان های ترسناک مملو از تظاهرات فیزیکی و دگرگونی های عجیب و غریب را از همان ابتدا پر کند، ناشناخته و ترس ذاتی ما از تاریکی را شکار می کند. برای کتای طراحی شده است، 'من فکر می کنم در هر فیلمی مانند این که به شدت به تاریکی متکی است، تخیل بیننده و تفکر در مورد آنچه در آن تاریکی نهفته است که ما نمی بینیم بسیار وحشتناک تر از هر چیزی است که می توانیم تا کنون داشته باشیم. به شما در فیلم نشان می دهد من فیلم «بیگانه» را زمانی دیدم که احتمالاً خیلی جوان بودم [خنده] برای دیدن چنین فیلمی، اما به من چسبید. یادم میآید که از اینکه واقعا چقدر طول میکشد تا هیولا را ببینید شگفت زده شدم و وقتی این کار را انجام میدهید این یک مکاشفه وحشتناک است. این تصور در تمام کارهایی که انجام دادهام به من چسبیده است و BENEATH بهترین فرصت برای تلاش برای اعمال این خویشتنداری بود.»
اضافه کردن آخرین لمس یک امتیاز ظریف توسط آندرس بولتون است.
به کارگردانی بن کتای
نوشته پاتریک دودی و کریس والنزیانو
بازیگران: جف فاهی، کلی نونان، جوی کرن، برنت بریسکو، اریک اعتباری
BENEATH در 27 ژوئن 2014 در VOD در دسترس است. در 25 ژوئیه 2014 در سینماها در اکران محدود.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB