نویسنده: دبی لین الیاس
اغلب وقتی اتاق نمایش را ترک میکنم، غمگین میشوم که میدانم یک تماشاگر معمولی سینما وقتی به دنبال سرگرمی آخر هفته باکس آفیس میگردد، یک فیلم کوچکتر مبهمتر را دور میزند یا نادیده میگیرد. این مورد در مورد BELLA است. BELLA تلخ، جذاب، لطیف و شگفتانگیز، جواهری درخشان است. مانند الماس کوچکی که در میان سنگ های درخشان در ویترین جواهرفروشی پنهان شده است، BELLA به اندازه ای توجه شما را جلب می کند که توجه شما را جلب کند، اما پس از آن، حتی وقتی سعی می کنید به سنگ های بزرگتر و درخشان تر نگاه کنید، این جواهر کوچک فقط توجه شما را جلب می کند. شما را نزدیک تر می کند تا زمانی که مجبور شوید آن را بخرید. BELLA که قبلاً برنده جایزه تماشاگران در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو است، با الهام از یک داستان واقعی، همان جواهر کوچک است.
بازی فوتبال خوزه در آستانه ستارگی بین المللی، قراردادهای چند میلیون دلاری و تمام جنبه های تاییدیه هایی است که بکهام اکنون به آنها فرمان می دهد. او غیرقابل توقف است. او یک مهاجر است و با خانواده اش در شهر نیویورک زندگی می کند. فوتبال تمام زندگی او بوده و هست. خوش تیپ، سکسی و به زودی ثروتمند می شود، او زندگی خود را دوست دارد، مورد تحسین طرفدارانش، به ویژه کودکان قرار می گیرد، اما مهمتر از آن، او خانواده، طرفداران و دوستان خود را دوست دارد و از آنها قدردانی می کند. بنابراین، جای تعجب نیست که ژوزه در صبح بزرگترین معامله دوران حرفهایاش، وقت میگذارد تا با بچههای همسایه توپ را بزند و حتی پیشنهاد امضای توپ را به کل تیم بدهد. اما این یکی از وعدههایی است که خوزه نمیتواند به عنوان فاجعهای که زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد، عمل کند.
سریع به جلو تا امروز. مردی درهم و برهم و به ظاهر نامرتب در ساحلی در اقیانوس اطلس نشسته است و به افق خیره شده و گروهی از دختر بچهها را در حال بازی تماشا میکند. والدین ترسیده که با یکی از آنها ظاهر شدهاند، فرزندان خود را از او دور میکنند و دختر را تنها میگذارند و روی شنها میرقصد. اما از آنجایی که ما به همان اندازه که مرد با دقت به کودک و افق نگاه می کنیم، واضح است که این خوزه است. پنهان شدن پشت ماسک مو، بلافاصله تعجب می کند که چه اتفاقی برای او افتاده است.
اما ظواهر می تواند فریبنده باشد و خوشبختانه در این مورد به این دلیل است که ما به سرعت متوجه شدیم، خوزه یک لچ بی خانمان نیست، او اکنون به عنوان سرآشپز برادرش مانی در رستوران مکزیکی مجلل و بسیار محبوب منهتن منهتن کار می کند. نه اینکه امروز با هر روز دیگری تفاوت داشته باشد یا اینکه مانی با خودخواهی معمولی و پول خوار خود تفاوتی ندارد، اما امروز مانی بر سر یک تیم فوتبال بین المللی که به رستورانش می آید، غرق شده است. مانی که به سرعت، آراستگی و دقت خود افتخار می کند، نسبت به کارکنان خود، چه کسانی هستند و چه می کنند، کاملاً نابینا است. برخی سالها برای او کار کردهاند، اما او نمیداند که بچه دارند یا با ۴ اتوبوس برای آمدن به سر کار سفر میکنند. او نمیخواهد بهانهای بشنود که چرا نینا برای سومین روز این هفته سر کار دیر کرده است. او فقط به این اهمیت می دهد که او دیر شده است. مانی با حبس کردن او در خارج از رستوران و اخراج او در خیابان، دستیارش را مجبور می کند وسایل او را از کمد بیرون بیاورد.
از طرف دیگر ژوزه قلبش را به آستین می بندد. خوزه با قلبی مهربان و مهربانی که باعث می شود در مورد ژنتیک متعجب شوید، رستوران را ترک می کند و بعد از نینا پرواز می کند. او را می شناسد. او احساس می کند که چیزی اشتباه است. او مانند تمام کارکنان رستوران خیلی سخت کار می کند تا عمداً شغل خود را از دست بدهد. همانطور که مشخص است، نینا به تازگی متوجه شده است که باردار است. تهوع صبحگاهی و خرید تست بارداری خانگی باعث تاخیر او شد.
خوزه با درک اینکه نینا به دوستی و آسایش بیشتر از مانی به آشپز نیاز دارد، روز را در آغوش میگیرد و نینا را با عشق و محبت فداکارانه پر میکند که زندگی او و او را برای همیشه تغییر خواهد داد. اما نه بدون مواجهه با گذشته، حال و آینده.
ادواردو وراستگی، خواننده موسیقی پاپ مکزیکی به عنوان یک هنرمند انفرادی و عضو گروه بینالمللی موفق Kairo، وراستگی همچنین چهرهای آشنا به عنوان مدل، یکی از پادشاهان تلهنوولای مکزیکی است و برای مخاطبان آمریکایی به خاطر کارش در «Charmed» شناخته شده است. 'CSI: Miami' و 'Chasing Papi'. همانطور که خوزه، توصیف عملکرد او به عنوان فریبنده، دست کم گرفته شده است. وراستگی با اعتقاد زیادی به این پروژه که کلاه تهیه کننده را نیز بر سر می گذارد، حساسیت غیرقابل انکاری و آسیب پذیری ظریفی دارد که نه تنها به صفحه نمایش، بلکه قلب شما را در حالی که زندگی، غم و شادی او را در بر می گیرد، فرمان می دهد. ریش داشتن در 90 درصد فیلم، آدمی را مجبور میکند که در حالی که طلسم سونگالیمانند خود را میبافد، به چشمانش نگاه کند. او یکی از معدود بازیگرانی است که فقط با چشمانش به خوبی صحبت می کند، او مانند خوزه ضمنی فروتن کامل است. و از قضا، وراستگی با آشپزخانه غریبه نیست، بنابراین انتخاب شدن به عنوان سرآشپز به عنوان ماهیت دوم مطرح شد. تامی بلانچارد که اخیراً در فیلم The Good Shep دیده شده است
گله» و به عنوان جودی گارلند جوان در «من و سایههای من: زندگی با جودی گارلند» شناخته میشود، اولین بازیگر زنی بود که برای نقش نینا خواند. او که میدانست میتواند از دست دادن، شکستگی و سردرگمی شخصیت را منتقل کند، قاطعانه معتقد بود که این نقش مال او باشد. خوشبختانه آلخاندرو مونتهورده کارگردان نیز همین احساس را داشت. به عنوان نینا، بلانچارد به عنوان یک 'بره گمشده' بی عیب و نقص است که توسط چوپانی که او را پر از زندگی و امید می کند، پیدا می کند. او به نینا آسیبپذیری سختی میدهد که بسیاری از ما آن را احساس میکنیم، اما هرگز نمیتوانیم آن را به اشتراک بگذاریم و در نهایت باعث میشود شما به عنوان مخاطب احساس امیدواری کنید.
اگر برنامه تلویزیونی دراماتیکی وجود داشته باشد که مانی پرز در آن حضور نداشته باشد، میخواهم بدانم کدام برنامه است. از نقش تکرارشوندهاش در «دیدهبان سوم» تا تجسمهای مختلف «قانون و نظم»، در اینجا او با مانی بیحساس دیوانهوار مقابله میکند. پرز با موهای بریده پشت و سبیلهای ارول فلین واکس شده، علیرغم ایرادات شخصیت، احساس حقارت میکند - به علاوه شما فقط میخواهید کسی به او سیلی بزند. و شیمی او با وراستگی غیرقابل انکار برادرانه است. علی لندری در نقش سلیا، مادری با یک دختر کوچک در گذشته خوزه، کار سختی داشت. سپس با کارگردان Monteverde (اکنون ازدواج کرده است
برای او)، او نوار استماع خود را آماده کرد و اساساً با اجرای احساسی خود تهیه کنندگان را 'تعجب' کرد. من هرگز اینجا ندیده بودم که در یک نقش به این اندازه مشت عاطفی خام و متنوع ببندد.
که توسط آلخاندرو مونتهورده به همراه پاتریک میلیون نوشته شده است، توصیفی چشمگیر برای این فیلمنامه کافی نیست. دیالوگ با تمرکز بر شخصیتهای محوری خوزه و نینا، جریانی طبیعی و آسان دارد و در عمق و افشای شخصی در روند طبیعی یک روز پیشرفت میکند. لبههای دراماتیک و افشاگریهای غافلگیرکنندهای که بهطور منظم در لطافت روز قرار میگیرند، بدون اینکه اجباری یا نامناسب به نظر برسند، بسیار چشمگیر هستند. ارادت و توجه به خانواده، دوستی و عشق، طراوت و زیبایی است. توسعه شخصیت نه تنها با اصول، بلکه در نقش های کوچکتر و در عین حال محوری که زمینه را برای خوزه و نینا فراهم می کند، بسیار قوی است. اصلاً تعجب نمیکنم که یک نامزدی فیلمنامه اصلی برای مونتهورده و میلیونها به وقت اسکار ببینم.
مونتهورده همچنین بهعنوان اولین کارگردان، فیلم را در 24 روز، 6 صفحه در روز (برنامهای بسیار بالاتر از حد متوسط)، و در مکانهای متعدد منهتن، از جمله رستوران معروف Il Campanello در خیابان 31 غربی، ساحل Rockaway، Belle Harbor، فیلمبرداری کرد. کوئینز و بروکلین تلاشی بلندپروازانه برای حداقل گفتن. اما این جاه طلبی از نتیجه کم نکرد. مونتهورده که به خوبی با مضامین ملودراماتیک به خوبی قرار گرفته است، به بازیگرانش اجازه میدهد بازیها و دیالوگهای پاکنشدنی داستان را روایت کنند و از جلوههای بصری برای تنظیم صحنه استفاده میکند. شهر به پسزمینه این داستان زیبا تبدیل شد، برخلاف اینکه داستان، کمانچه دوم را به جلوههای بصری میبرد. او با یک چشم تیزبین، به چیزهای بدیهی توجه نمی کند، و زمان بندی و دقت او، به ویژه در مورد شخصیت خوزه و اهمیت ارتباط چشمی، بی عیب و نقص است.
BELLA با درخشش خاص خود درباره خانواده، دوستی، تراژدی، شادی و قدرت شفابخش غیرقابل انکار عشق است و انسانیت و نیاز همه ما را لمس می کند.
ادواردو وراستگی-خوزه
تامی بلانچارد – نینا
مانی پرز – مانی
علی لندری – سلیا
به کارگردانی الخاندرو مونتهورده. نوشته شده توسط Monteverde و Patrick Million. دارای رتبه PG-13. (91 دقیقه)
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB