نویسنده: دبی لین الیاس
آدری لوئیس یک زن مجرد متوسط است. او یک بار با یک پسر قرار می گیرد، دو بار به ندرت می چرخد و سه بار، خوب، ماه آبی بیشتر اتفاق می افتد. او یک هفته تا 34 سالگی فاصله دارد اما ادعا می کند که 29 ساله است. و او مجرد است. او هر نوع روان رنجوری در مورد زندگی دارد که شاید بتوان آن را به عنوان یک زن مجرد ناایمن تصور کرد و تخیل بارور او و 'همیشه به بدترین فکر کردن' لازم باعث مشکلات بی دلیل و غیر ضروری در زندگی او می شود. (و آیا من اشاره کردم که او مجرد است؟) او بیش از حد به همه چیز فکر می کند و بیش از حد صحبت می کند. و بله، علیرغم استعداد و مهارتش به عنوان یک معمار، او در مورد آن نیز بسیار ناامن است، که می تواند توضیح دهد که چرا رئیسش مدام او را به طراحی پارکینگ واگذار می کند. آدری ممکن است بزرگ فکر کند و رویاهای بزرگی داشته باشد، اما به لطف تخیل و ناامنی های خود، او همچنان یک گل دیواری ترسو است، برای جسور بودن خجالتی، خجالتی برای موضع گیری، 'محتوا' برای پذیرش کاستی های خود درک شده اش. و بله، او مجرد است. اما این ناامنیها و «نگرش شکستطلبانه در بدترین سناریو» آدری لوئیس است که طنز و قلب آدری دمدمیشده و دوستداشتنی را فراهم میکند.
آدری که به تازگی از هم پاشیده شده است، توسط پیت مغرور، خودمحور و شوونیست، به دنبال یافتن مرد و شوهر است. بالاخره این چیزی نیست که او باید انجام دهد، چیزی که مادرش به او گفته بود انجام دهد؟ یکی از بزرگترین ترس های آدری این است که در نهایت تنها بماند. او ممکن است شغل خوبی داشته باشد، اما تنها خواهد بود. اما به لطف صاحب غرفه روزنامه محلی والت، نوری در انتهای تونل وجود دارد. والت تقریباً یک پدرخوانده پری، آدری را با جین آشنا می کند. در ذهن آدری، جین شاهزاده او برای سیندرلا جذاب است، اما جین چه فکری می کند؟ همانطور که آنها آن را از تاریخ یک گذشته و تاریخ دو را پشت سر می گذارند، غیرقابل تصور اتفاق می افتد. جین از آدری دعوت میکند تا در یک رستوران محلی فرانسوی به صبحانه برود. تاریخ سوم است!!!
همانطور که روز بزرگ فرا می رسد، آدری در حال بیرون کشیدن تمام ایستگاه ها است. خرید لباس کوچک جدید، کفشهای همسان، کیف دستی عالی، تمرین وضعیت بدنی، حالت و تا کردن دستهایش، و صبح هنگام صبحانه، کارهای غیرقابل تصوری را انجام میدهد – او در فروشگاه محلی Sephora آرایش کامل میکند. در ذهن آدری، او اکنون تقلید کاملی از شاید معروفتر «آدری» است. مطمئن، زیبا، او برای قرار ملاقاتش آماده است.
با رسیدن زودهنگام به اغذیه فروشی، پس از 15 دقیقه انتظار، ناامنی های آدری به وجود می آید. او توسط یک میتر دمدمی مزخرف که دوست ندارد «یک مهمانی» یک میز را بلند کند یا حتی به میز نشان داده شود تا منتظر بماند، او را پرت می کند. با گذشت دقایق، آدری شروع به سقوط آزاد می کند. تنها چیزی که او در منو می بیند کالری است، نه مواد غذایی. چاقوی کره در حالی که دندان هایش را برای رژ لب چک می کند، بهترین دوست او می شود، البته جاسوسی از پیت سابقش که با دوست دختر جدیدش تس به آنجا آمده است. و آن زوج سر میز کناری که زمزمه می کنند چطور؟ این باید در مورد او باشد، درست است؟ و اوه کجاست؟ بگذار به تلفن همراهش زنگ بزنم ببینم جواب می دهد یا نه اما بعد قطع کنم. رئیس او با کنار گذاشتن جین و تلاش برای فراری که دیده نمی شود، با مشتری VIP که آدری در حال طراحی یک گاراژ پارکینگ برای او است، می آید. خیلی برای رفتن
مجبور به ماندن و مواجهه با تحقیر اجتناب ناپذیر ایستاده شدن، این تجربه تنها توسط یک دختر بچه زودرس به نام رز بیشتر می شود، نه گفتن به یک مرد طاس نسبتاً صمیمی و در عین حال شیرین با پیراهن بولینگ به نام دانی که مدام در تلاش برای خرید نوشیدنی آدری است. با چترهای کوچک در آنها و سپس پسر اتوبوسی، خوان. آدری چگونه از این مصیبت یک روزه عبور خواهد کرد؟
Sybil Darrow چیزی کمتر از جذابیت عجیب و غریب در نقش آدری است. دوربین او را دوست دارد. دارو طراوت را برای آدری به ارمغان میآورد که شخصیت را دوستداشتنی نگه میدارد، حتی در حالی که غرق در دلسوزی و تراژدی خیالی است. او شکنندگی زیبای یک گل پژمرده را که از پرتوهای آفتاب بالا میآید به آدری میدهد. اجرای دوست داشتنی و تفاوت های ظریف شخصیت.
به عنوان پیت شووینیست، اد کوین در جایگاهی قرار دارد. خودشیفته، خودپسند، کوین تمام ضربات را می زند اما سپس در طول سکانس های فانتزی تخیلی آن را تقویت می کند. کار می کند. گل پژمرده جاناتان چیس فراتر از جذابیت پسر همسایه است. با لبخندی که سردترین قلب را آب می کند و مهربانی جذاب و مسری است، شرم آور است که آدری به غیبت جین فکر می کند زیرا تماشای چیس لذت بخش است. شیمی او با دارو قابل لمس و لذت بخش است.
اد اسنر، چارلز شاگنسی و اتان فیلیپس کهنه کارها را به این تجربه افزودند. اسنر اگرچه در ظاهر بسیار کوتاه است، اما مانند والت مهربان و پدربزرگ جادو می کند. از سوی دیگر، Shaughnessy مانند maitre d’ Jacques لذتی مغرور دارد و از قوس محدود اما قابل توجه شخصیت استفاده می کند. تعارف واقعی از اتان فیلیپس است که صحنه هایی را در نقش دانی به ظاهر مزاحم اما مهربان می دزدد. فیلیپس - و دیالوگ - بیشتر از یک شاهزاده جذاب در ظاهر یک شوخی دربار است، اما در دسته بندی 'نمی توان کتاب را از روی جلد آن قضاوت کرد'، زیرمتن مورد نیاز را ارائه می دهد.
این فیلم که توسط دین پولاک و سیبیل دارو به همراه پولاک کارگردانی درو در نقش آدری نوشته شده است، از کلیشههای کلیشهای و مضامین ناامنی زنانه استفاده میکند و از آن بهعنوان پلهای برای لحظات سرگرمکننده فانتزی و طنز نسبتاً غریبی که فیلم را پر میکند، استفاده میکند. در حالی که ممکن است اکثر زنان علناً اعتراف نکنند که ذهن خود آنها با برخی از افکار و ترسهای آدری در ارتباط با مجرد بودن و دورنمای دوستیابی متحول شده است، به من اعتماد کنید، در مقطعی از زندگی همه ما داریم. و این سنگ محک است که طنین انداز می شود. به خصوص زمانی که همه ما هنوز ایستاده ایم، زنده می مانیم و شکوفا می شویم. آن نور ناگفته ای در انتهای تونل برای آدری وجود دارد که مخاطب قبل از او می بیند. راه رفتن یک روایت عاطفی دشوار است، اما پولاک و دارو آن را تمیز می گذرانند.
ساختار یک ساعتی در رستوران برای بازی در زمان واقعی کار ساده ای نیست، اما به لطف ساختن آدری و فلاش بک ها و سکانس های فانتزی او با مشتریان مختلف در اغذیه فروشی، داستان از چیزی که می توانست باشد حرکت می کند و گسترش می یابد. بوم سرد صاف ترکیبی از کارهای دستی، عروسکی و دوربین ثابت، سفر از یک میز به میز، دور مردم، سفر به حمام، که توسط طیف وسیعی از زوایای تقویت شده است، مخاطب را به داخل و خارج از POV های حامی و رابطه استعاری حرکت می دهد. به تصورات آدری. فیلمبردار پیرلوئیجی «گیجی» مالاواسی نیز از نور به عنوان یک ابزار داستان گویی زیبا استفاده می کند و تصاویری دوست داشتنی ایجاد می کند. اشباع رنگ فقط فانتزی و تخیل آدری را بیشتر می کند و پالت را غنی می کند. صحنه ای به خصوص موثر که جلوه های بصری مالواسی را به نمایش می گذارد بین دانی و آدری است. درگیر مکالمه ای بسیار صمیمانه با مرواریدهای خرد و مهربانی دانی، نور محیط شروع به تغییر می کند و اکشن سوم با نور روشن تر و شفاف تری باز می شود در حالی که دوربین درخشش گلگون تر و اشباع تر را روی پوست آدری می گیرد و درخششی در چشم هایی که نمی توان به آنها توجه کرد.
به لطف طراح تولید مونا نهم، جزئیات کوچکی مانند ظروف نقره، تلفن های همراه، آبکاری غذا، چیدمان میز، استفاده از رنگ به دقت به کار گرفته شده است که باعث ایجاد بافت و جذابیت چشمی برای آثار ملاواسی شده است. و یک فریاد بزرگ به مشتری بانی استاچ که تصویر را پیدا کرد که لباس پنبهای ساده و عالی با گلهای اسطوخودوس پاشیده شده بود که آدری در رستوران میپوشد. بسیار استعاره از کمال ایده آل باربی دهه 1950.
موسیقی پیتر گلوب هیجان و هوس آدری و ناتوانی هایش را به تصویر می کشد و لذت بخش است.
اما مردم، از اعتبارات بمانید. هر دو سکانس عنوان اصلی و پایانی توسط اسکات لیپ طراحی شدهاند که با نقاشیهای عجیب و غریب مداد رنگی که بخشی از داستان هستند، جذابیت میدهد، بهویژه عنوان پایانی با پایانی برای ما فراهم میکند.
آدری که ریشه در صداقتی ناگفته دارد، به عنوان آینه ای شگفت انگیز در سر هر یک از ما عمل می کند، با خنده، لبخند و وحشت از خود ساخته شده است، آدری شایان ستایش است.
به کارگردانی دین پولاک
نوشته دین پولاک، سیبیل دارو
بازیگران: سیبل دارو، اد کوین، جاناتان چیس، چارلز شاگنسی، اد اسنر
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB