نویسنده: دبی لین الیاسدر سال 1865، کشیش چارلز لوتویج داجسون، استاد ریاضیات در دانشگاه کرایست چرچ در آکسفورد، انگلستان، جهان را برای همیشه تغییر داد. نه، او نظریه فیثاغورث را رد نکرد یا راهی جدید برای تغییر درصد مالیات برای کمک به مردم پیدا نکرد. کاری که او انجام داد بسیار شگفت انگیزتر و شگفت انگیزتر بود.
کشیش داجسون، با نام مستعار لوئیس کارول، دنیای خارقالعاده، خارقالعاده و تخیلی سرزمین عجایب را خلق کرد و شروع به نوشتن داستانهایی درباره دختر کوچکی به نام آلیس کرد. با سبک سازی عجیب و غریب، بازی کلمات منحصر به فرد و چالش برانگیز، شخصیت های فراموش نشدنی، دنیای عجیب و شگفت انگیز در سوراخ خرگوش که در آن زمان و اندازه دائماً در حال تغییر است، و جذابیتی بی پایان که هسته تخیلی هر یک از ما را تحت تأثیر قرار می دهد، 'ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب' و دنباله آن، «از میان شیشه نگاه و آنچه آلیس آنجا یافت» برای همیشه چهره نه تنها ادبیات کودکان، بلکه درک و درک انسان را تغییر داد. همه انواع رسانهها را تحت تأثیر قرار داده است، از مجموعه کتابهایی که آن را به یکی از کتابهایی که باید خواند، تا تجسمهای بصری متعدد روی صحنه، صفحه و تلویزیون، اکشن زنده و انیمیشنها، با هر تفسیری حتی منحصربهفردتر از گذشته. و اکنون، در نهایت، نسخه ای که در زمان به جلو می پرد، با آلیس در سرزمین عجایب دیزنی ما را دوباره نیرو می بخشد، دوباره اختراع می کند و دوباره شگفت زده می کند.
یکی از خلاقترین فیلمسازان نسل ما، تیم برتون، بیش از یک چشم به چیزهای منحصربهفرد و غیرمعمول نگاه میکند، هرگز دست از بیرون رفتن از چارچوب، خارج از هنجار نمیزند و ما را با چیزهای خارقالعاده تحریک میکند. برای من طبیعی به نظر می رسید که برتون باید تفسیر خود را از آلیس انجام دهد. پس از دیدن آلیس در سرزمین عجایب، تنها چیزی که می توانم بگویم این است که چه چیزی او را اینقدر طولانی کرد؟ دید او خارقالعاده، طلسمکننده و بهطور جادویی مسحورکننده است. فکر نمی کنم کل فیلم را پلک زدم.
آخرین باری که آلیس را دیدیم، او دختر کوچکی بود که تمام رویاهای غیرممکن و قابل تصور را انجام می داد. آلیس پس از افتادن در سوراخ خرگوش با کلاهک دیوانه چای خورد، قرارهای خود را نگه داشت و به لطف خرگوش سفید دیر نشد، با ملکه قلب ها جنگید، کروکت فلامینگو را تماشا کرد، بزرگ شد، کوچک شد و دوباره بزرگ شد. و توسط گربه Cheshire همیشه پوزخند زده شده بود. اما آیا این واقعی بود یا همه اینها فقط یک رویا بود؟ آلیس اکنون 19 ساله است. پدر محبوب او که تخیل، فردیت و استقلال او را تشویق می کرد، اکنون درگذشته است. مادرش اکنون در تلاش است تا او را به عقد مردی به نام همیش درآورد. و آلیس، خوب، آلیس هنوز در مورد مهمانی های چای و خرگوش ها و مکانی به نام سرزمین عجایب رویاهایی دارد. اما، این چیست؟ آیا آن خرگوش جلیقه ای است که یک ساعت جیبی حمل می کند که در بوته ها می پرد؟ همیشه کنجکاو، در نامناسب ترین لحظه (همیش روی زانو خم شده است و آلیس از آینده خود می ترسد)، خرگوش دوباره ظاهر می شود و آلیس را در تعقیب و گریز از جنگل و مستقیم به سوراخ خرگوش هدایت می کند.
درست مانند ده سال قبل، آلیس نترس ابتدا سرش را در سوراخ فرو می برد. بسیار آشنا و در عین حال بسیار عجیب، آلیس این مکان، این 'مردم'، این موجودات، این دوستان را می شناسد. اما هنوز تعجب می کنم، آیا این همه فقط یک رویا است؟» زمین خورد و به سرش زد؟ و در حالی که همه چیز به طرز عجیبی برای او آشنا به نظر می رسد، آنها تیره تر و تیره تر از رویاهای او هستند. کلاهکدار دیوانه توضیح میدهد که منتظر او بوده و منتظر است تا او آنها را نجات دهد. به نظر می رسد که ملکه سفید خوب توسط خواهر خشمگینش، ملکه سرخ، که دنیا را برای خودش قبضه کرده، از سلطنت خلع شده است. با سکوی 'Off With The Heads'، استبداد کلمه اصلی روز است. برای نجات 'Underland' به یک قهرمان نیاز است. زیرزمینی؟ به نظر میرسد که آلیس در کودکی حرفهای غمگین کلاهدار دیوانه را اشتباه متوجه شده و فکر میکند که «سرزمین عجایب» را گفته است، در حالی که در واقع، این دنیای شگفتانگیز زیرزمین نامیده میشود. و طبق گفته هاتر، آلیس قهرمان تعیین شده است.
آلیس با درک اینکه این مکان واقعی است، سرزمین عجایب اوست و اینها دوستان او هستند، با سر در بزرگترین ماجراجویی زندگی خود غوطه ور می شود و در تلاش برای نجات با ملکه سرخ و جابرووک ترسناک می رود. نه تنها این دنیای شگفت انگیز، بلکه خودش نیز.
جانی دپ دوباره با تیم برتون برای یک اجرای جذاب و شگفتانگیز دیگر - کلاهکدار دیوانه - متحد میشود. اجازه دهید با آن روبرو شویم، آیا میتوانید به غیر از دپ، شخص دیگری را ببینید که به دیدگاه خلاقانه برتون برای این نقش جان میدهد؟ من فکر نمی کنم. دپ چشمنواز و حیرتانگیز ما را دوباره متحیر میکند (صبر کنید تا او را در آیندهای نزدیک ببینید)، با این حال، با توجه به ماهیت شخصیت و داستان، فکر میکنم او کمی رام، رام و کم بیان است. من به عنوان هتر از او انتظار داشتم که چیز کمی ظالمانه تری داشته باشد.
همین حالا صحبت از اسکار را برای ملکه سرخ، هلنا بونهام کارتر شروع کنید، زیرا او هر صحنه را می دزدد و در هر مرحله از عملکرد دپ و دیگران برتری می یابد. بونهام کارتر به طرز مضحکی آشوبگر است. در تضاد کامل با بونهام-کارتر، آن هاتاوی در نقش ملکه سفید است. از نظر ظاهری تا حدودی کابوکی، در عین حال همیشه اثیری با لبه کمی تیره، عملکرد هاتاوی جذاب است زیرا او در سراسر صفحه با سیالیت ضعیفی شناور است که همه اوست و نه CGI. میا واسیکوفسکا که برای اکثر افراد نسبتاً ناشناخته است، یک آلیس عالی است. او معصومیت، جذابیت و قدرتی دارد که قهرمانی کامل را می سازد. و اگرچه از آخرین باری که همه ما با آلیس ملاقات کردیم کمی بزرگتر است، واسیکوفسکا ظاهر چشم آبی با موهای بلوند (و لباس های آبی و سفید) آلیس را دارد که همه ما عاشق آن بزرگ شده ایم. مت لوکاس با یک کت و شلوار چاق در نقش تویدل-دوم و تویدل-دی وظیفه دوگانه ای را انجام می دهد، در حالی که کریسپین گلوور بر روی رکاب ها غلبه می کند و بر شیطان به عنوان Knave of Hearts تأکید می کند.
صداگذاری برای دوستان CGI'd ما بی عیب و نقص است. (و آیا این تصور من است یا ما تقریباً کل بازیگران مکمل هری پاتر را در این فیلم داریم؟) چه کسی جز آلن ریکمن می تواند قلیان کشیدن را انجام دهد. و دوست در حق خودش؟ استفن فرای در نقش Chessum the Cheshire گربه نیز مشابه است. و مایکل شین در نقش خرگوش سفید بسیار لذت بخش است و مسلماً «بسیاری از خودم را روی صفحه نمایش می بینم. این دست من است! این حرکت صورت من است.»
برای تیم برتون، لیندا وولورتون، فیلمنامه نویس، فرد مناسبی برای نوشتن این آلیس جدید بود. به گفته برتون، «من کاری را که لیندا (وولورتون) با فیلمنامه انجام داد، دوست داشتم. او با این داستان [از این منظر] برخورد کرد که چگونه مطالب آلیس بر ما تأثیر گذاشته است.» با توجه به این دیدگاه، برای برتون که به عنوان کارگردان وارد کار شود، این داستان تبدیل به «داستانی در مورد کسی شد که از این نوع تصاویر و این نوع جهان برای کشف مشکلات زندگی خود استفاده می کند. این در مورد این است که چه چیزی خیال و واقعیت و رویاها و واقعیت است، چگونه آنها چیزهای جداگانه ای نیستند، آنها یک چیز هستند. این است که چگونه از آن چیزها برای مقابله با مسائل خود در زندگی استفاده می کنیم.' کلید موفقیت این فیلمنامه رشد آلیس است. او به خود می آید. روی پای خودش می ایستد. او به خودش ایمان می آورد. وولورتون قالب دختران جوان شیک روز را می شکند. و طرفداران و طرفداران آلیس، بدون اینکه فیلم را خراب کنم، فقط بگویم که پایان وولورتون یکی از بهترین پایان هایی است که تا به حال دیده ام، یک داستان را به پایان می رساند اما سوراخ خرگوش را برای قسمتی دیگر باز می گذارد. چیزی که من به شدت به آن امیدوار هستم.
در مورد تیم برتون فراتر از کلمه نابغه چه می توان گفت؟ او که کار خود را بهعنوان انیماتور برای دیزنی آغاز کرد، با خلاقیت بصری خود به خط مقدم فیلمسازی رسید. برای برتون، ساخت این فیلم به صورت سه بعدی چیزی بود که بیشترین جذابیت را داشت. به نظر میرسید که این دنیایی بود که لوئیس کارول خلق کرد، با آن ظرافت و اندازه و عنصر فضایی.» با این حال، برتون به دلیل تمام تکنیکهایی که ما استفاده میکردیم، تصمیم گرفت که به صورت سه بعدی شلیک نکند. . . ما موشن کپچر نمیرفتیم، اما لایو اکشن داشتیم، انیمیشن داشتیم و دکورهای مجازی داشتیم. من و کن رالستون به چیزهایی نگاه کردیم که به صورت سه بعدی و با تبدیل دوبعدی فیلمبرداری شده بودند، و این شبیه هر چیزی است. با همه این ابزارها، می توانید سه بعدی خوب، سه بعدی بد، تبدیل خوب، تبدیل بد را ببینید. ما همیشه می دانستیم که قرار است سه بعدی باشد. ما تمام برنامه ریزی های مناسب را انجام دادیم تا وقتی به آن مرحله رسیدیم و عناصر در نهایت کنار هم قرار گرفتند، این فقط یک تکه دیگر از فناوری بود. در واقع، این احتمالاً برخی از فناوریهای سادهتر از سایر عناصری بود که ما با آنها سروکار داشتیم.» یکی دیگر از عوامل کلیدی که بدون شک به تبدیل سه بعدی کمک می کند، فرآیند فیلمبرداری سه بعدی است که خسته کننده است و نیاز به تنظیم نماهای طولانی دارد، چیزی که برخلاف سبک عکسبرداری برتون است.
کن رالستون، ناظر ارشد جلوههای بصری، در اینجا از خودش پیشی گرفته است و باید به دنبال جایزه اسکار در سال 2011 باشد. با همکاری برتون و مدیر فیلمبرداری داریوش ولسکی، محصول نهایی با جادوی شگفتانگیز مخالفت میکند. یک فیلمبرداری دشوار، قسمت اعظم فیلم در مقابل صفحه سبز با بازیگرانی با لباسهای اسپندکس سبز و آیتمهای عجیب و غریب در مکانهایی که صحنههای واقعی فیلم قرار میگرفت، فیلمبرداری شد. شاید بهترین اثر چیزی جز سر ملکه سرخ نباشد. این یک اثر مستمر به شکل نیمه قلب، مستلزم آن بود که بونهام کارتر 2 ساعت و نیم در روز را صرف آرایش کند تا بتواند سر و گردن خود را به طور یکپارچه با هم ترکیب کند تا لنز و افکت توسط این استادان ایجاد شود. و با توجه به او نیاز به یک دوربین آموزش دیده قرار گرفته و روی سر او آموزش دیده است. چیزی که به دیدگاه کلی برتون اضافه می شود این است که بسیار منعکس کننده تصاویر اصلی کتاب است، اما با استعداد غیر معمول تیم برتون، که با تشکر از طراح تولید، رابرت استرومبرگ. رنگهای تیرهتر برای صحنهسازی نبرد نهایی و انجام اقدامات شجاعانه قهرمانان ما به خوبی کار میکنند، در حالی که رنگها و پالتهای پر جنب و جوش هر شخصیت و مجموعه را مشخص میکنند، که دومی عالی هستند. جالب اینجاست که Jabberwock بسیار شبیه اژدها در «زیبای خفته» دیزنی است، در حالی که Bandersnatch در واقع شبیه آدم برفی Humble Bumble Abominable در «Rudolph the Red-Nosed Reindeer» رنکین باس است. لمس خوب هر دو. و می توانم فقط به تجارت دیزنی بگویم - من یک گربه CHESHIRE می خواهم!
کالین اتوود بار دیگر با جزئیات خلاقانهاش در لباسها، بهویژه لباس ملکه سفید و لباسی که از پارچههایی برای آلیس توسط ملکه سرخ ساخته شده است، ما را شگفتزده کرد. خیره کننده و بافت، هر دو در سه بعدی استثنایی به نظر می رسند، این واقعیت به دلیل دقت و تعامل اتوود با برتون است. آتوود با علم به اینکه فیلم در مرحله پس از تولید به سه بعدی تبدیل می شود، از پارچه برای ایجاد جلوه سه بعدی استفاده کرد و آن را با منجوق دوخته شده با دست و کریستال ها منگنه کرد. نتایج نهایی خیره کننده است.
خودتان به سوراخ خرگوش بروید و دیر نکنید زیرا با آلیس در سرزمین عجایب دیزنی یک قرار بسیار مهم دارید.
آلیس-میا واسیکوفسکا
کلاهک دیوانه – جانی دپ
ملکه سرخ - هلنا بونهام کارتر
ملکه سفید - آن هاتاوی
به کارگردانی تیم برتون. نوشته لیندا وولورتون
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB