از شنیدن نام طراح لباس الکساندرا بیرن که صبح نامزدی اسکار اعلام شد، تعجب نکنید. برن که پیش از این برای کارش در «الیزابت» و برنده اسکار برای «الیزابت: عصر طلایی» نامزد اسکار شده بود، برای سومین بار با بازی مری ملکه اسکاتلند، دوران الیزابت را مرور میکند، با بازی Saoirse Ronan در نقش مری اول از اسکاتلند و مارگو رابی. به عنوان الیزابت اول. اما در این دور، همانطور که فیلمنامه بو ویلیمون دیدگاه جدیدی در رابطه بین الیزابت و مری به ما می دهد، برن رویکرد کاملا متفاوتی را برای طراحی لباس در پیش می گیرد و ترجیح می دهد لباس های جین سبک زندگی روزمره امروزی را با مد ترکیب کند. و سبک قرن 16 انگلستان و اسکاتلند برای ظاهر مدرن و در عین حال کامل.
برن با پیشینه ای تهدیدآمیز، کار با جوزی رورک کارگردانی که برای اولین بار به این فیلم می آید و تازه از سال ها به عنوان کارگردان تئاتر هنری تحسین شده در لندن به این فیلم می آید، این همکاری را نه تنها مفید دانست، بلکه با تجربه مشترک آنها در تئاتر، به درک آنها کمک کرد. بازیگران و نحوه کار آنها، بدون در نظر گرفتن حس مشترک داستان سرایی، که بخش بزرگی از آن شامل فلسفه رورک مبنی بر 'بزرگ برو یا به خانه برو' بود، چیزی که برن از صمیم قلب پذیرفت، و او را به دیدگاه خود در مورد طراحی جین و دستکاری پارچه سوق داد. .
بایرن با اصالت مفهوم از خود پیشی می گیرد. غیر متعارف و نوآورانه، لباسهای به دست آمده غنی، بافتدار و زیبا هستند، بدون اینکه چیزی از آن دوره کم کنند، دارای لمسهای ظریف مدرن هستند. لباسهای رونان و رابی همگی از جین با وزنهای مختلف ساخته شدهاند، و به لطف سنجهای مختلف پارچه، رنگآمیزی پارچه، و فرآیندهای آزاردهنده و پیری، اغلب ظاهر ابریشمها یا پارچههای ابریشمی زرق و برق دار را میدهند. گلدوزی های پیچیده و آراسته نیز بخش مشخصی از ظاهر است. برن تضاد زیبایی را بین خطوط تمیزتر و رنگهای تند آبی، سبز آبی و برنزی در Mary رونان در مقابل طبیعت بسیار درشت، پر زرق و برق و آراسته بافت و طراحی آن لباسها برای الیزابت رابی ایجاد میکند. نکتههای کوچکی مانند سرآستینها و شلوارهای شلوار جین باریک که ظاهر را مدرن میکنند و در عین حال حس آن دوره را حفظ میکنند، جالب توجه است. قابل قدردانی این است که برن اجازه داد آب و هوا بر روی پارچه ها به شکل طبیعی تأثیر بگذارد، و به گل و لای اجازه داد تا روی لباس ها بماند تا این واقعیت را تقویت کند که مردم آن دوره در لباس های خود زندگی می کردند و روزها آنها را می پوشیدند. با دقت نگاه کنید و در برخی موارد وقتی گل روی یکی از لباسهای مری خشک میشود، نقشی را در پارچه نشان اسکاتلند نشان میدهد. جواهرات دوره کامل هستند و هر قطعه دست ساز بر اساس پرتره های روز است. به طور مشابه برای مردان، با توجه به اینکه مد روز مردانه بر روی فاق و ران تمرکز داشت، جین کشدار مورد علاقه پینز برای طراحی شلوار استر قرار گرفت.
ALEXANDRA BYRNE جذاب، دوست داشتنی و صریح در طول این گفتگوی اختصاصی که در مورد دیدگاه و روند طراحی لباس برای Mary QUEEN of Scots صحبت می کرد، چیزی جز لذت نداشت. . . .
الکساندرا بیرن
الکساندرا، شما با لباس های این فیلم کار استادانه ای انجام داده اید. من عاشق آنها هستم و آنها را بیشتر دوست دارم، زیرا می دانم که آنها جین هستند. و باید بگویم، جواهرات؟ چه جواهرات مری باشد و چه جواهرات الیزابت، همه آنها برای هر یک از شخصیت ها کاملاً عالی است، نه فقط برای دوره، بلکه برای شخصیت هر یک از این زنان. Yکار ما در مری ملکه اسکاتلندی به سادگی نفیس است.
متشکرم. کار بسیار خوبی بود، باید بگویم. این یکی از آن مشاغلی بود که شما فقط فکر می کنید، 'ما جاه طلب خواهیم بود، ما به دنبال آن خواهیم بود!'. اما من دوستش دارم!
چیزی که من واقعاً دوست دارم این است که شما از دو فیلم قبلی 'الیزابت' خارج می شوید و در عین حال، ظاهر کاملاً جدیدی برای این فیلم ایجاد می کنید، به خصوص وقتی صحبت از مری به میان می آید. خطوط تمیز شما، سادگی لباس ها و باید بگویم، اندام تقریباً روی هر لباسی که او دارد، جایی که یک ست کردن است، شبیه یک تکه زره است. خیره کننده. عاشقشم.
با تشکر از شما با تشکر از شما. به نظر من جالبه فکر میکنم با انجام دو فیلم «الیزابت» از قبل، یک خط مطمئن از دانش آن دوره به من میدهد که در واقع به من امکان میدهد مجموعه بزرگی را بسازم، تا دوباره مطالب را به شیوهای کاملا متفاوت بررسی کنم، زیرا وقتی در حال طراحی یک فیلم دورهای هستید، من به عنوان یک طراح دوست دارم دوره را از درون بدانم تا تصمیماتی که میگیرم را کنترل کنم. بنابراین، اگر یک فیلم دورهمی را از نو شروع می کنید، به نظر می رسد که راه اشتباهی دارید که سعی می کنید ذهن و درک خود را وارد دوره کنید. اما، از آنجایی که من این دانش بزرگ را داشتم، فکر میکنم به این معنی بود که وقتی فیلمنامه را خواندم توانستم بگویم «میدانم چگونه میخواهم این کار را انجام دهم» و این هیجانانگیز بود.
وقتی به دو زن در کنار هم نگاه می کنم، طرح های شما برای الیزابت حکایت از قدرت دارد. مقدار زیادی از سفید و طلا، مجلل، بالش و بوفه بزرگتر. خیلی آراسته بعد به مریم نگاه می کنم. بسیار کاربردی و شما از سایههای آبی استفاده میکنید که از آبی روشنتر به این سبزیهای زیبا و غنی تبدیل میشوند که تقریباً شبیه پارچه ابریشمی مویر با بافت هستند.
همشون جین هستن باید به شما بگویم که همه آنها از جین ساخته شده اند.
این چیزی است که من را در مورد لباس های مری، در مورد لباس های مردانه و حتی، فکر می کنم، در مورد الیزابت، شما جین دارید.
الیزابت همه جین هستند. من برای او از سه پرتره اصلی که استفاده می کنیم استفاده کردم. من بسیار می خواستم این کار را انجام دهم زیرا احساس می کردم که آنها به دوره ای که من می خواستم پایه گذاری شود و باید در تاریخی که ما می شناسیم و آن از طریق پرتره است قرار دهم، سبکی بسازند. بنابراین شما این گذر زمان را از بازگشت مری به انگلیس و ملاقات با الیزابت تا اعدامش دارید که 25 سال است، بنابراین من از این سه نگاه پرتره استفاده می کنم که او در اطراف راهرو قدم می زد تا مراحل تغییر خود و گذر زمان 25 سال را طی کند. . به غیر از این همه آنها جین هستند.
من این را روی صفحه نمایش بزرگ دیدم و به خصوص به لباسهای مری و این لباسها نگاه میکنم و همانطور که گفتم، بهویژه وقتی به رنگ آبی و برنزی روی او میرسی، بافت شبیه ابریشم مویر میشود.
شما بروید. فکر میکنم یکی از کارهایی است که میدانستم میخواهم در این فیلم انجام دهم این بود که چنین داستان خارقالعادهای از این دو زن انجام دهم، و آن داستان بسیار متفاوت است، اما چیزی که من نمیخواستم این نوع درب گردان است. اینجا یک ملکه دیگر می آید و یک فرک دیگر. میخواستم سعی کنم موادی را که استفاده میکردم محدود کنم تا پارچهای را برای گفتن آن داستان دستکاری کنم. و این چالش بود، این چیزی بود که می خواستم انجام دهم، بله.
برای دستکاری پارچه ای که داشتید از چه سنج لباس جین استفاده می کردید؟
خب، (با خنده)، انواع بسیاری از لباس های جین وجود دارد. برای مردانی که در شلوارهای تنگشان هستند، از جین کشدار در قسمت داخلی ران استفاده کردیم. ما از همه نوع استفاده کردیم. برخی از جین های الیزابت یک جین نخی ابریشمی هستند که به این معنی است که می توانید نوعی رنگ بسیار براق داشته باشید. شما می توانید از یک جین پیراهنی تا 16 اونس برسید. انبار پارچه ما بهترین اتاق روشن نبود، و مدام بیرون می رفتی، «وای خدا، این کدام جین است!». در پایان تقریباً می توانستید در تاریکی ببینید و دقیقاً بدانید که به دنبال کدام یک هستید. اما برخی از آنها بیش از حد رنگ آمیزی شده بودند و سپس تمام لباس ها به دلیل نداشتن خشکشویی، روند آزاردهنده ای را پشت سر گذاشتند. آنها با لباس خود زندگی می کردند. اسکاتلند سرد، مرطوب، گل آلود، آفتابی است. آنها برای همه چیز از سر می گذرانند. بنابراین برای دادگاه مریم می خواستم کثیفی و الگوی آن بخشی از دکوراسیون باشد. وقتی او روی صخره ها ایستاده و به انگلستان نگاه می کند، فکر می کنم می توانید آن را مثل روز واضح ببینید، نوع عظیمی از گل روی دامنش می پاشد. و در آن ما از نوعی چاپ معکوس برای نشان دادن نشان اسکاتلند در گل استفاده کرده ایم. بنابراین من اساساً با آن بازی می کردم.
من فکر میکنم ساخت بسیار زیبا است، و سپس رنگها و رنگهایی که برای رسیدن به رنگها انجام دادهاید، خیرهکننده است.
باید بگویم، من در لندن کار میکنم و بدون تیمم فقط در هم ریختهای از ایدهها هستم. من یک تیم واقعاً با استعداد دارم، برخی از آنها 25 سال با آنها کار کرده ام، برخی از آنها جدید هستند. اما فکر می کنم همه اعضای تیم من از این پروژه بسیار هیجان زده بودند. ما زمان بسیار کمی داشتیم و پول بسیار کمی داشتیم، بنابراین این یک نوع بزرگ 'بیایید به این برسیم' بود و تیم من واقعاً پاسخ داد. آنها آن را به کار انداخته اند.
الکس، شما دوباره با جنی شیرکور کار می کنید، بنابراین من کنجکاو هستم که چگونه کلاه گیس ها و آرایش او بر طرح هایی که شما ارائه کردید، به خصوص برای این دو ملکه، تاثیر گذاشته است. همانطور که می بینیم، ما لحظاتی داریم که موهای مری در حال ریختن و پایین است و پس از صحنه قتل ریزیو، در اتاق خواب به زیبایی نور پس زمینه دیده می شود و لباس شب او مانند یک گاز بسیار سبک و تقریباً کتانی است. خیلی زیبا به نظر می رسد اما پس از آن در جاهای دیگر ما یک خانه بزرگ یا کندوی زنبور عسل یا چیز دیگری داریم. من کنجکاو هستم که آیا دانستن اینکه موها چگونه به نظر می رسند بر کاری که شما در طراحی لباس، برش و رنگ انجام می دهید تأثیر می گذارد.
از آنجا که آن ملکه ها یک قوس داستانی بزرگ در فیلم دارند و از آنجا که من و جنی قبلاً با هم کار کرده ایم، ما واقعاً کار می کنیم. ما یک راه بسیار واضح برای برقراری ارتباط داریم که به این معنی است که دور همدیگر غوطه ور نمی شویم. ما به نوعی ایدهها را رد میکنیم. من می توانم به او بگویم 'نه، این کار نمی کند' و او می تواند بگوید 'تو آنجا چه کار می کنی؟' ما یک راه بسیار مستقیم برای برقراری ارتباط داریم. محبت و احترام زیاد و تحسین کار یکدیگر. بنابراین این یک همکاری بسیار خلاقانه است. بدیهی است که من قبل از اینکه جنی این کار را انجام دهد شروع میکنم، بنابراین از نظر کاری که انجام میدهیم تا حدی پایینتر هستم. اما پس از آن جنی عکسهای مناسبی خواهد بود که در مورد آن بحث کردهایم و فکر میکنم در چارچوب داستان دو ملکه، چیزی که ما سعی کردیم انجام دهیم این نیست که همه اطلاعات بصری به یک نقطه اضافه شوند، زیرا تضادها، کنار هم قرار گرفتن و روابطی وجود دارد که بیشتر هستند. لایه لایه از آن بنابراین با کار با جنی می توانیم در آن لایه ها بسازیم.
وقتی صحبت از فیلم به میان میآید، شما دو نفری که با هم کار میکنید مانند این مسابقه یکپارچه است که در بهشت ساخته شده است.
ما سخت کار می کنیم. این یک همکاری بسیار ارزشمند و ویژه است، بله.
چه نوع تحقیقی انجام دادید زیرا قبلاً با آن دوره آشنا بودید اما می خواستید با چشمانی تازه به آن بپردازید؟
نکته جالب این است که آخرین بار در مورد دوره قبل از اینترنت چه زمانی تحقیق کردم. من به تحقیقاتم نگاه کردم و به یاد آوردم که وقتی نگاه کردم پیدا کردن آن تصاویر بسیار سخت بود، در حالی که اکنون ما پر از تصاویر شده ایم. این یک روش بسیار متفاوت برای تحقیق است، اما هنوز برای من همان روند است، زیرا بدیهی است که جلسات اولیه همه کلماتی هستند که تصاویر بصری را توصیف می کنند. بنابراین گام بعدی برای من این است که فقط تصاویر را جمع آوری کنم و سپس شروع به ساختن و ویرایش آنها کنم تا به تابلوی خلقی. و در انجام آن ویرایش و ترکیب تابلوی خلق و خو، من شروع به روشن کردن ایدههایم به شیوهای بسیار غریزی میکنم و با به اشتراک گذاشتن آن تابلوهای خلقی با جنی، برای بازیگران زن، کارگردانان، طراح تولید، همه چیز متفاوتی را میبینند و به یک موضوع بسیار تبدیل میشود. گفتگوی الهام بخش؛ در حالی که کشیدن لباس گاهی اوقات همه دیگر مسئولیتی را بر عهده نمیگیرند، زیرا این اطلاعات همان چیزی است که قرار است باشد و من دوست دارم همه چیز بسیار مشارکتیتر و ارگانیکتر باشد. و نکته جالب این است که فکر میکنم کشیدن با جین غیرممکن بود زیرا چیزی که من کشف کردم این بود که هر لباسی در مورد تعادلی بین ارتباط مدرن ما با جین و لباس دوره معتبر بود. بنابراین، برای مثال، لباس اول حتی یک لباس نبود، این یک آزمایش مناسب بود که ما برای Saoirse ساختیم. به طور معمول شما این کار را در کالیکو انجام میدادید، اما ما این کار را با لباس جین انجام میدادیم تا سرم را به کاری که انجام میدادیم برسانیم. و همه چیز به شکل و تناسب و تعادل و زیربناها و کرست و همه چیزهایی که می خواستم الیزابت بگویم درست بود. اما ما یک کاف پیراهن مدرن را در انتهای یک آستین الیزابتی قرار دادیم. این یک نوع لحظه پیشرفت بود که در آن من شروع کردم به درک بازی ای که با استفاده از جین با الیزابت انجام می دادم. و من فکر نمیکنم بتوانید آن را ترسیم کنید، زیرا به معنای واقعی کلمه تعادل این بود که «آیا از دوخت و پرچهای نارنجی استفاده میکنیم یا کارهای امروزیتری انجام میدهیم». ظاهر و لحن را در هر لباس متعادل می کرد.
و چقدر می توانید آن را بدون اینکه آنقدر مدرن بسازید که نامناسب به نظر برسد، پیش ببرید.
آره. دقیقا. و جالب اینکه، چیزی که برای من سختتر بود، جواهرات بود، زیرا نمیتوانستید - در پرتره، بله، ما جواهرات الیزابتی را بازسازی کردیم - اما با جین مجبور شدم زبان کاملاً متفاوتی برای جواهرات پیدا کنم. من آن را به تعویق میاندازم زیرا احساس میکردم برای شروع درک بافتها باید لباسهایی در سطح خاصی داشته باشم، اما در واقع سخت بود.
من قصد دارم برای یک دقیقه در مورد لباس مردان صحبت کنم، به خصوص در دادگاه اسکاتلند، زیرا چیزهای برجسته ای در آنجا با لباس مردان اتفاق می افتد، اما لباسی که بیش از همه برجسته است و بسیار نمادین است، جان ناکس در سیاهپوش.
بله بله! خوب، باز هم جالب بود که تا زمانی که با دیوید تنانت ملاقات کردم، ما در حال فیلمبرداری بودیم، بنابراین او خیلی از برنامه فاصله داشت. بنابراین تا آن زمان ما درک خوبی از جین و نحوه استفاده از آن داشتیم. من فکر می کنم واقعاً بعد از مدتی که کار می کنید، باید کارهای زیادی را در یک روز انجام دهید، بنابراین به طور غریزی شروع به کار می کنید که توسط تحقیقات و دانش پیشینه ای که دارید و تا زمانی که ما آمدیم پشتیبانی می شود. برای ناکس ما به پرتره ها و حکاکی هایی که از ناکس داشتیم مربوط می شویم و فکر می کنم این فقط ترکیبی غریزی از جین و پرتره بود که به تازگی با هم ترکیب شده اند.
خیلی جالب است و لحظه ای که او روی صفحه ظاهر می شود، دقیقاً می دانیم که او کیست. و او یک شخصیت کلیدی در داستان دو ملکه است. من از دیدن آن بسیار خوشحال شدم. اما شما همه چیز را در میان اعضای مرد دادگاه تغییر می دهید. شما لباس ها را کپی نمی کنید. شما همه این موارد اضافی را دارید که آنها را نیز می پوشید. بنابراین، من کنجکاو هستم که چگونه قیافههای متعددی را برای مردان درون دادگاه ایجاد کردید، زیرا بسیاری از آنها ارباب هستند و تصور میکنید که لباسهای یکسان یا بسیار مشابه خواهند پوشید. پس این روند در طراحی مردان چگونه بود؟
بنابراین اصول، شخصیت به شخصیت بود. هر بازیگر وقتی وارد اتاق تناسب میشود و من با آنها شروع به بحث میکنم، در ایدهها و افکارشان نقش مهمی دارند. و جسمانی نیز وجود دارد. این یک اندازه برای همه نیست. افراد چگونه می ایستند، چگونه حرکت می کنند، هیکل آنها، تناسباتی که روی آنها کار می کند، بنابراین شما به شدت به هر بدنی لباس می پوشید. برای مردان الیزابتی، جنسیت تماماً در پاها و فاق بود، بنابراین من می خواستم این تأکید را حفظ کنم. و این راهی برای ورود به تمایلات جنسی آنها بود، اما همچنین فقط احساس پسران دوچرخه سوار جین را داشتند، بنابراین همه آن زبان در جریان بود. بازیگران مختلف به روشهای مختلف به آن پاسخ دادند و به روشهای مختلف آن را پذیرفتند، بنابراین برای توسعه لباسها یک فرآیند بسیار مشارکتی بود. اما چیزی که در مورد مردان واضح بود این بود که آنها با نوعی شانههای افتاده به جای خود آمدند و فکر میکردند: «اوه، اینجا میرویم بریچهای کدو تنبل [به فکر] تایپ میکنیم». اما پس از توضیح مفهومی برای آنها و شروع فیتینگ، فیزیک بدنی تغییر کرد و شانه ها بازتر شدند و نوعی کیفیت در اتاق تناسب وجود داشت که بسیار خوشایند بود.
این چیزی است که هفته پیش وقتی با جوزی [رورک] صحبت کردم، به آن اشاره کردم. من هرگز فیلمی را ندیده ام که در آن مردم چنین حالت افسانه ای داشته باشند. و من می دانم که بسیاری از آن از لباس ناشی می شود، به خصوص هنگام پوشیدن لباس جین که در بیشتر موارد واقعاً باعث می شود که حالت متفاوتی داشته باشید.
آره همچنین فکر میکنم این کمربندهای باسنی بود که مردان داشتند، این نوع تسلیم شدن که مانند کمربند تفنگچی میخورد. من فکر می کنم که بسیار توانمند است. احساس خوبی در آن داشتند. فقط خوب به نظر می رسید.
افیا شما، الکساندرا، که طراح لباس هستید و همیشه با پارچه کار می کنید، چه چیزی در مورد لباس جین برای شما شگفت آورترین چیز بود که چگونه می توانید آن را دستکاری کنید؟
اولین کاری که ما انجام دادیم، چون فکر میکردیم جین جواب میدهد، ساختن کت الیزابتی مردانه کاملاً دقیق از جین بود. واقعاً وحشتناک، خودآگاه، لباس بدی بود. و این من را با نوعی 'فکر میکنم زود به خانه میروم، باید به این موضوع فکر کنم' داشت. [اما] در واقع لحظهای بود که فهمیدم کاری که انجام میدهم، هنوز به آن ایمان داشتم، اما داشتم میدیدم که پتانسیل واقعی آن چیست، یعنی یافتن راهی برای ترکیب پیشتصوراتی که در مورد جین داریم، زیرا بسیار زیاد است. بخشی از زندگی ما، با الیزابت. بنابراین این هیجان انگیزترین بخش بود - در واقع درک آنچه که من بر عهده داشتم. که لحظه به لحظه بود همچنین، من فکر می کنم که نوع کوچک آن تلاش می کند عقب نشینی کند و بگوید 'آیا سعی می کنم همه چیز را به مفهومی تبدیل کنم که می خواهم کار کنم' و وقتی مجموعه ای از قوانین دارید، بدانید چه زمانی باید قوانین را زیر پا بگذارید. شما ساخته اید. بنابراین تلاش میکند ایدهای را بیش از حد کار نکند، بلکه آن را برای ارزشش زنده نگه دارد، نه صرفاً عملی کردن آن.
چیزی که من به خصوص در مورد استفاده شما از جین در لباس پوشیدن در دادگاه اسکاتلند و در لباس پوشیدن مری دوست دارم این واقعیت است که جین او را بیشتر به زمین پیوند می دهد. ما در کل فیلم، باور عاطفی را می بینیم. و در اجرای Saoirse، جایی که مری واقعاً به زمین زیر پایش بسته شده است.
آره آره. و اغلب زانو در گل و لای! اما به گونهای که هیجانانگیز بود، زیرا از خواندن مجلات [مری ملکه اسکاتلند] میدانید، زندگی او همین بود. پس این بود که او چگونه آن زندگی را سپری کرد و چگونه میتوانیم به او نشان دهیم که آن زندگی قابل شناسایی و قابل درک است و برای مخاطبان امروزی جذاب است.
آیا لباس مورد علاقه ای در این فیلم دارید؟ یا یکی که بیشتر به آن افتخار می کنید؟
نه، همه آنها لحظات متفاوتی را حمل می کنند. من به خصوص از نقطه داستانی فیلم خوشم می آید زمانی که مری در سفر بود و او در یکی از قلعه ها بود و شروع به درآوردن کرد و شنید که الیزابت آبله داشته است. از لحاظ تاریخی، مری برای سوارکاری زیر دامن خود برنج میپوشید، بنابراین ما به Saoirse شلوار جین نازکی را که مردان میپوشند میدادیم و نسخه شخصی جیبهایی را که مردان میپوشند به او میدادیم، اما او همچنان کرست خود را میپوشد. در شلوار فرو رفته بود و برای من فقط یک ترکیب بسیار جالب از اجزا از طریق الزامات داستان سرایی بود که در واقع ظاهر بسیار خوبی بود.
این واقعیت که تو به او جیب دادی، برای من چیز بزرگی است. همه چیز نیاز به جیب دارد.
تمام [لباسهای] مری، همه خانمهای منتظر، چاکهایی در دامنهایشان تا جیبهایی که روی یک کمربند بسته بودند، داشتند که در واقع همان چیزی بود.
اکنون که تجربه فوقالعادهای از ساخت یک فیلم کامل با لباس جین را داشتهاید، در حالی که در آینده به جلو میروید، آیا این موضوعی است که دوباره به آن میپردازید یا نوع دیگری از ساختگی وجود دارد که فکر میکنید دوست دارید چیزی مشابه را امتحان کنید. با برای قصه گویی؟
به گونه ای که پاسخ دادن به آن غیرممکن است زیرا تصمیم گیری من همیشه از فیلمنامه می آید. اگر کسی بگوید 'فقط چیزی را در خلاء طراحی کنید'، من یک خرگوش در چراغ های جلو هستم. همیشه نوعی پاسخ به یک فیلمنامه، به یک داستان است. پس نمی دانم، نمی دانم. به همین دلیل من لباس کار می کنم. من سعی می کنم معمار باشم. من طراحی تئاتر، طراحی صحنه و لباس کار کردم، اما برای فیلم فقط به این دلیل که من عاشق پارچه هستم و کارهایی که انجام میدهیم، کارهایی که میتوانی با آن انجام میدهیم و غیرمنتظرهای را دوست دارم، به سمت لباس رفتم. . . نمیگویم لباس باید مهمترین چیز باشد، اما اگر نتوانم از طریق لباس به روایت داستان کمک کنم یا اگر احساس میکنم نمیتوانم، فیلمنامهای نخواهد بود که به آن پاسخ میدهم.
توسط دبی الیاس، مصاحبه 12/05/2018
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB