نویسنده: دبی لین الیاس50 به 1 - 5

چه کسی از ما عاشق یک لانگ شات نیست. به خصوص اگر شرط برنده را داشته باشید. یکی از این شرط‌بندی‌های برنده در دربی کنتاکی 2009 با شانس 50 به 1 نتیجه داد، نه تنها برای چیپ وولی و مارک آلن، صاحبان برنده دربی Mine That Bird، بلکه اکنون با یکی از واقعی‌ترین فیلم‌های تابستانی که احساس خوبی دارند، باز هم سود می‌دهند. 50 TO 1. فیلم 50 TO 1 به نویسندگی و کارگردانی جیم ویلسون، شریک تهیه کننده سابق برنده اسکار با کوین کاستنر، و نویسنده مشترک Faith Conroy، 50 TO 1 از داستان واقعی Mine That Bird و صاحبانش، وولی و آلن الهام گرفته شده است. ویلسون ما را مجذوب داستان اسب دو ساله کوچکی می‌کند که می‌توانست و انجام داد، باعث می‌شود همه ما احساس برنده بودن کنیم. به لطف فیلمبرداری زیبای تیم سوهرستد، 40 لوکیشن منظره در سرتاسر آمریکا، از جمله فیلمبرداری واقعی در چرچیل داونز، برنده شدن جوکی بازی Mine That Bird کالوین بورل با بازی خودش و اولین فیلم یک ستاره اسب جدید، Sunday Rest به عنوان Mine That Bird، پول من است. در 50 به 1 برای کسب جایگاهی در قلب خود.

با شروع فیلم، با چیپ وولی و مارک آلن آشنا می‌شویم، دو پسری که در زمان نامناسبی در نوار اشتباهی قرار می‌گیرند و درگیر می‌شوند و درگیری‌های سبک غرب قدیمی را به هم می‌زنند. در حالی که آلن به سمت آلاسکا و تمام پتانسیل های پولی خطوط لوله نفت مملو از طلا می رود، وولی و برادرش در نهایت به مربیان اسب خوش شانس شما بدبخت می شوند. اما با بخت و اقبال، سال‌ها بعد این دو در نیومکزیکو دوباره با هم ارتباط برقرار کردند، آلن که به مادرش ضربه زده بود و حالا یک تاجر موفق و صاحب اسب مسابقه است و وولی با کلاه در دست به دنبال شغلی به عنوان مربی برای اصطبل آلن می‌گردد.

آلن که یک بار در زندگی خود یک بار دراز است، نه تنها به وولی فرصت می دهد، بلکه آن دو به همراه شریک زندگی آلن و دامپزشک اسب، لئونارد 'داک' بلاخ، تصمیم می گیرند به یک اسب کوچک با قلب بسیار فرصت بدهند - من. اون پرنده یک چیز کوچک ضعیف، پرنده سرعت فوق العاده ای دارد اما در خانه از هم می پاشد. آیا آموزش اوست؟ جوکی؟ برخلاف قضاوت خوب داک، آلن 'حس و گمانی' دارد که وولی و برد می توانند ارائه دهند. و وولی به پرنده ایمان دارد.

مواجه شدن با موانع در هر مرحله، به ویژه خودهای مشروب، دعوا و زنانه آنها، تجربه ای نزدیک به مرگ برای وولی لازم است تا روشنایی روز را ببیند و بفهمد که ایمانش به برد زمانی که با برد شروع به کار کند و انتظار اسب را نداشته باشد، پاداش خواهد داشت. برای پیروزی در مسابقات به تنهایی جوکی زن آلن، الکس، سوارکار هلووا که به عنوان محرک و آنتاگونیست دائمی وولی عمل می کند، در این مبارزه شرکت می کند. بنابراین تعجب همه را تصور کنید وقتی آلن با او تماس می گیرد که به لطف بردهای کانادایی اش، برد واجد شرایط شرکت در دربی کنتاکی است.

اکنون، هر کسی که چیزی در مورد دربی می‌داند، می‌داند که همه چیز در مورد آبی‌ها، جامعه بالا، حق امتیاز و پول در مورد مسابقات اسب‌سواری دربی است، مطمئناً خدمه‌ای متشکل از گاوچران‌های نیومکزیکو متشکل از گاوچران‌های هیاهوی نیومکزیکو با سنی کمتر از میانگین دو ساله نیستند. اسبی که نمی تواند برنده شود

50 به 1 - 4

به عنوان چیپ وولی، اسکیت اولریش عملکردی مصمم ارائه می‌دهد، و با کارکرد قوس عاطفی و شخصیتی که چیپ را از یک هوس‌باز نفرت‌انگیز به یک مربی و مرد اختصاصی تبدیل می‌کند که می‌خواهد بهتر عمل کند. اولریش زیر پوست شما می رود و باعث می شود نه تنها او را ریشه یابی کنید بلکه بخواهید این کار را انجام دهید. او شما را باور می کند. بنابراین، اولریش برای به تصویر کشیدن واقع گرایی این داستان، دست به چند شیرین کاری شدید فیزیکی زد که منعکس کننده وقایع زندگی واقعی خود چیپ وولی بود (از جمله شکستن تخت متل از وسط و فرود آمدن روی الاغش). نکته قابل توجه این است که اولریش نقش وولی را در نقش بازیگران پا و با عصا در بیشتر فیلم بازی می کند، زیرا وولی در یک تصادف موتورسیکلت قبل از دربی آسیب های زیادی دید. جراحات آنقدر شدید بود که ناظران دربی ممکن است به یاد بیاورند که وولی با عصا با کلاه و کت مشکی با چشمان اشک آلود و گرفتگی در گلویش به دایره برنده هول می کرد. اولریش آنقدر در نقش غوطه ور است که در آن لحظه به راحتی می توان فراموش کرد که این یک فیلم است و نه پخش دربی. گواهی بر عملکرد اولریش و کارگردانی ویلسون.

من شاهد آمدن کریستین کین از اینجا تا پادشاهی خواهم بود. در 50 TO 1، او به وضوح در نقش مارک آلن راحت است و مانند یک نعل اسبی کهنه به داخل آن می لغزد، اما در حالی که کین ظاهر خوبی دارد و از نظر چشمان بیش از حد راحت است، بازی او چیزی را به عنوان اجرا باقی می گذارد. و شخصیت - کاملاً یک نت است.

بازیگران عالی ویلیام دیوین هستند، و در عین حال که به فیلم برخی از زمینه‌ها را می‌بخشند، برخی از خردمندی‌های بزرگتر و کمی طنز گاوی روستایی در خارج از مرتع را اضافه کرده است. نادیده می‌گیرم که به بازیگران اضافی و افراد مسابقه‌ای جزئی که از نظر فیزیکی با همتایان واقعی‌شان برخورد می‌کنند و هیچ‌کدام بهتر از بروس اکلمن که باب بافرت افسانه‌ای را به سه راهی می‌برد، اشاره نکنم.

50 به 1 - 6

اما باید بگویم، برندگان واقعی در اینجا (و سخت است که با این سه نفر، برد، مکان یا نمایش را نام ببریم) Madelyn Deutch، Calvin Borel و Sunday Rest هستند. مادلین دویچ با شجره ای غنی به عنوان دختر لی تامپسون و کارگردان هاوارد دویچ و خواهر زوئی، ماهرانه به الکس روحیه ای هولناک می بخشد که در عین تطابق با تستوسترون 'کابویی' که اولریش و کین به وولی و آلن می آورند، بدون ذکر روح. در من که پرنده، او می درخشد و نگرش نزاع و جدال نوار با برخی از کلاس. به خوبی در یک نوع ارتباط بین گاوچران و کلاس در توپ دربی کار می کند. مهارت‌های خودش به عنوان یک اسب‌سواری به عملکرد دویچ اضافه می‌شود که به این معنی است که این دویچ است که در پیست می‌بینید، این دویچ است که در یکشنبه استراحت می‌بینید.

و سپس کالوین بورل افسانه ای وجود دارد. بورل شادی را به تصویر می کشد. و بازیگری او به عنوان خودش تقریباً اتفاق نیفتاد. به گفته ویلسون نویسنده/کارگردان/تهیه کننده، فکر اولیه او این بود: «من حتی نمی‌دانم که ایده کالوین خوب است یا نه. . من صحنه‌ها و دیالوگ‌ها و تعاملات کافی دارم که نمی‌دانم چگونه کالوین می‌تواند لزوماً این کار را انجام دهد. برای کسی سخت است که خودش را بازی کند.' زمانی که ویلسون به بورل رفت، او نیز تمایلی نداشت. همانطور که ویلسون می گوید، بورل دلایل زیادی برای نه گفتن داشت. او گفت، من هنوز در حال مسابقه هستم. من نمی‌توانم این هفته‌ها را برای عکاسی بگذرانم. من در حرفه ام هستم من تازه به تالار مشاهیر رسیده ام. من به دنبال اسب دربی ام هستم. من واقعاً نمی‌توانم این کار را انجام دهم.» برای مدتی طولانی بود. بالاخره گفت: میدونی چیه؟ بیایید به آن ضربه بزنیم.» یکی از هوشمندانه‌ترین حرکات بازیگری که ویلسون می‌توانست انجام دهد.

همانطور که ویلسون در مورد کالوین بورل صحبت می کند، احترام و تحسین او آشکارتر است. 'او خیلی بامزه است. داشتن کالوین بسیار خوشحال کننده بود. او در آغاز روز اول کمی عصبی بود زیرا دوربین و اکشن است و با اسکیت [اولریچ] و کریستین کین و بیل دوان و افرادی که می شناسد کار می کند. او 'خدایا' بود. می‌توانی بگوییم که دارم کمی قورت می‌دهم که نمی‌توانم از پس آن بر بیایم.» تا ظهر بعد از روز اول، او خیلی راحت بود. او گفت: 'تو الان در خانه من هستی.' او متوجه شد که می تواند خودش را بازی کند و در این کار خوب است. و برای آوردن این همه احساس به فیلم نیز. او فقط آن را بیرون داد. در یک سوم آخر این تصویر کالوین بورل بازی می کند.

50 به 1 - 2

بورل با استفاده از حافظه حسی و غرق در اصالت و بازآفرینی ویلسون از آن روز خاص دربی، با اجرای خود چیزی در پیست باقی نگذاشت. وقتی او آن صحنه ها را انجام می دهد، من مجبور نیستم او را کارگردانی کنم. من اسمش را می گذارم 'عمل'، او سوار آن اسب می شود و شما گل های رز را روی او می اندازید و او شروع به گریه کردن و در آغوش گرفتن و فریاد زدن می کند. مثل «وای!» بود. . او همه چیز را رها کرد.» بورل که بورل او را «عجیب» توصیف کرد، پس از فیلمبرداری از او در یکشنبه استراحت در حال بیرون رفتن کامل در پیست، به ویلسون گفت: «احساس می‌کردم در یک مسابقه هستم. احساس می‌کردم در آن 20 ثانیه درست مثل این بود که من روی برد بودم و برای حرکتم آماده می‌شدم و می‌دیدم که آیا چیزی باقی مانده است یا نه. لذتی برای ویلسون، «[کالوین] همان چکمه‌هایی را پوشید که در دربی پوشید. همان ابریشم ها را آورد. او پشت چهارپایه ای که در اتاق جوک نشسته بود نشست. او به سمت کمد خود رفت. این عکس مامان و باباش بود. این همه چیز اوست این باور هالیوود نبود. این همه کالوین بود.» این چیزی است که رویاها - و فیلم های ورزشی ضعیف احساسی - ساخته می شوند.

ستاره واقعی اما یکشنبه استراحت است که فیلم را می دزدد و قلب ما را در نقش Mine That Bird. شاید یکی از سخت‌ترین انتخاب‌ها به دلیل جثه باریک Mine That Bird، و اینکه می‌خواست هر اسبی که ریخته می‌شد تا حد ممکن شبیه پرنده باشد، ویلسون تلاش‌های تقریباً هرکولی را در ریخته‌گری اسب خود انجام داد. ما نزدیک به 400 راس اسب را بررسی کردیم. هر بار که مربیان من آنجا بودند و به دنبال عکس‌ها از طریق اینترنت بودند. من آنها را وادار می کنم از چهار طرف و هر کاری که ممکن است انجام دهند - اندازه قد، رنگ، و همه چیز عکس بگیرند. بالاخره ما یک همتا و یک شخصیت همسان پیدا کردیم، زیرا برد واقعا یک شخصیت بود. من نمی‌خواستم فقط ظاهری شبیه به هم داشته باشم.» سرانجام با یافتن یک کودک اصیل سه ساله در کلگری، کانادا به نام ساندی رست، چیزی که ویلسون متوجه نشد عمق استعدادی بود که خرید. او تمام صحنه های بزرگ را بازی می کند. دو اسب وجود ندارد به طور معمول در این فیلم ها 7، 8 یا 9 اسب وجود دارد که شما برای انجام کارهای مختلف آنها را داخل و خارج می کنید. اما یکشنبه استراحت کل فیلم را انجام داد. او در کل این فیلم بازی کرد.» به لطف بورل بود که جست‌وجو برای انتخاب بازیگر پرنده بسیار دشوار بود. کالوین همیشه به من می گفت، اگر این اسب 100 پوند دیگر بود که به راحتی می توانست 200 پوند اسب بزرگتر باشد، هرگز از آن سوراخ عبور نمی کردم. من هرگز نمی توانستم از آنجا عبور کنم. چون این اسب خیلی چابک و باریک بود، گفتم بیا بریم پرنده! من می‌توانم آن سوراخ را ایجاد کنم.» اکثر جوکی‌ها کاری را که کالوین انجام داد را انجام نمی‌دادند، اما این واقعیت که او چکمه‌اش را روی یک اسب لاغر کوچک می‌تراشد، چیزی است که به او اجازه انجام این کار را داد. شما فقط این کار را با اسب های بزرگتر انجام نمی دهید.'

50 به 1 - 3

با توجه به اینکه 50 TO 1 از داستان واقعی Woolley، Allen و Mine That Bird الهام گرفته شده است، نتیجه اطمینان حاصل می شود و جیم ویلسون را می گذارد تا داستان پس زمینه را تعریف کند و ما را برای 75+ دقیقه منتهی به مسابقه دربی درگیر کند. اساساً دو داستان در یک داستان قرار گرفتند، داستان «آن پرنده من» و رسیدن به دربی و سپس نه چندان داستان شراکت وولی و آلن که بیشتر سفر وولی برای رستگاری از خود، که برای ویلسون این است که چرا شما یک فیلم می سازید و چرا او. می خواستم 50 به 1 بسازم. «آن سال در خانه بودم و در دربی تلویزیون تماشا می کردم و مسابقه ای را دیدم که قبلاً هرگز ندیده بودم. . . [پرنده] آن مزرعه را ویران کرد. با آنها بازی می کرد. و 50 به 1 است - این مورد مورد علاقه ای نبود که قرار بود این کار را انجام دهد. او در رادار کسی نبود. این چیزی است که آن را عالی می کند. من مجبور نیستم این داستان را باور کنم. [وولی و آلن] در یک دعوای بار همدیگر را ملاقات کردند، تمام حرکات اصلی در این فیلم به درستی انجام می شود. این به این معنا نبود که هالیوود بگوید آنها نزدیک بود یک اسب را در سفر از دست بدهند یا چیپ پای خود را در یک تصادف موتورسیکلت شکست. او انجام داد. همه آن حرکات واقعی است.» و این ترکیبی از شخصیت‌ها است که برای ویلسون جذابیت داشت، و این ترکیب و ویژگی‌های متفاوتی است که زیرمایه‌های فوق‌العاده‌ای را در فیلم ایجاد می‌کند. ویلسون با تأمل در روز دربی 2009، به یاد می‌آورد: «این افراد از هرگونه مطبوعاتی محروم هستند. شما آنجا هستید، در دربی هستید و آنها مصاحبه ای دریافت نکردند. این بچه ها در مهمانی شرکت نکردند. این واقعاً برای شما مهم بود. آنها در بهترین حالت پس از آن هستند.» و سپس چیپ وولی است. 'مردی که هرگز به کنتاکی نرفته بود، هرگز در دربی نرفته بود، کاملا مشکی می پوشد، او یک گاوچران است، او قلبش را روی آستین خود می پوشاند. شما می دانید که او در مورد چیست. او قادر به دروغگویی یا دروغگویی نیست. در آرایش او نیست. او به این شکل سیم کشی نشده است. آن شخصیت ها به من علاقه مند شدند. وقتی در دربی پرسه می‌زنید و با پول‌های بزرگ بین‌المللی و پول‌های تاریخی از نسل‌هایی که برای پرورش اسب‌ها به شما منتقل شده‌اند بازی می‌کنید و از غرب می‌آیید، یک طرد شده هستید. . . من آن را دوست داشتم و آن سفر را دوست داشتم. برای من جالب بود.»

اما این بدان معنا نیست که در فیلمنامه و این ترکیب دو داستان به عنوان هرکدام مشکلی وجود ندارد، اما برای مسابقه اوج دربی، به نظر می رسد که زمان کوتاهی به وجود آمده است، به طوری که لحظات در قسمت اول و دوم از هم گسیخته می شود. و در حالی که ایجاد لحظه کلیدی ملاقات اولیه بین آلن و وولی در یک نزاع در بار ضروری است، صحنه بسیار طولانی است و زمانی را تلف می‌کند که می‌توانست به ایجاد یک ترکیب بهتر یا اضافه کردن مقداری شفافیت در پرده دوم اختصاص داده شود. در حالی که برخی ممکن است آن را بداخلاقی بنامند، اما دو مرجع دیالوگ بی‌هدف به «قلب عظیم» که Mine That Bird دارد، وجود دارد، که به وضوح یک تضاد با مضمون خوب درون «دبیرخانه» دیزنی است که در آن «قلب عظیم» یک قلب بزرگ است. بخشی از داستان دبیرخانه اما با 50 به 1، ما هرگز هیچ پایه و اساس واقعی برای دیالوگ در مورد 'قلب عظیم' که پرنده را به خط پایان هل می دهد، به دست نمی آوریم. دو خط مانند شست زخمی بیرون می‌آیند. به طور مشابه، اشاره زیادی به اینکه وولی یک مربی خوب نیست، وجود دارد، اما ما هیچ دنباله تمرینی واقعی نداریم، بنابراین این ایده مانند یک مشارکت ضعیف است. فقدان سکانس های آموزشی کافی نیز منجر به عدم تعامل بین برد و وولی می شود، اگرچه بیشتر ارتباط و پویایی و وولی و الکس وجود دارد. برای فیلمی به نام 50 به 1، ما باید چیزهای بیشتری را ببینیم که چه چیزی باعث شد که پرنده یک پلان 50 به 1 باشد، نه اینکه فقط متعلق به 'کابوها' باشد.

نفیس تنها کلمه ای است که می تواند فیلمبرداری تیم سوهرستد را توصیف کند. سوهرستد با جستجوی مکان‌ها با هم توانست به دید ویلسون بر حسب آنچه که او می‌خواست و نمی‌خواست با فیلم «درون» بیابد. ویلسون که خودش صاحب اسب مسابقه بود، از قبل دنیای اسب ها را می شناخت، اما این مناظر آمریکاست که به 50 TO 1 یک پالت و پهنای باند تونال فوق العاده می دهد. ویلسون به این واقعیت افتخار می کند که هیچ CGI در بازی وجود ندارد، ویلسون «فضای بزرگی را می خواست، بنابراین وقتی برای اولین بار به نیومکزیکو ضربه زدید و آن آهنگ کوچکی را دیدید که Skeet Ulrich در حال کار است. . . به تیم گفتم: «بیایید این را بگیریم - تا جایی که می‌توانیم برویم. من مناظر عریض بزرگ را دوست دارم، اما همچنین می‌خواهم جزئیات نمایش را داشته باشید، بنابراین شما باید از اسب نماهای نزدیک انجام دهید.» نمی‌خواستم این اسب در وسط باشد. من می‌خواستم از مناظر بسیار وسیع و وسیع و زیبا عکس بگیرم. ما بسیار در مورد رفتن از غرب به شرق و رنگ های غرب و بیابان و خاک و خاک و احساس این موضوع صحبت کردیم و همانطور که راه خود را طی کردید و در سراسر کشور به سمت سبزی ها و گل های بیشتر حرکت کردید. تغییر واقعی او تک تک آن و سپس مقداری را در آغوش گرفت.» و سپس یک تعامل فوق العاده با فیلم های واقعی مسابقه وجود دارد - به ویژه دربی. گذار بین هنر و واقعیت یکپارچه است. عکس‌های خیره‌کننده از بالای سر از نوع «بازبی برکلی» هستند که لحظات شگفت‌انگیزی را ایجاد می‌کنند.

تکمیل پالت عاطفی یک امتیاز ظریف از ویلیام راس است که به همان اندازه احساس‌کننده است، خواه شکار عظمت گسترده جنوب غربی آمریکا، لحظات صمیمی بین یک مربی و اسبش یا هیجان شگفت‌انگیز پیروزی.

50 TO 1 - و ستاره جدید آن یکشنبه استراحت - قلب شما را یک مایل به دست می آورد.

به کارگردانی جیم ویلسون

نوشته جیم ویلسون و فیث کانروی

بازیگران: اسکیت اولریش، کریستین کین، ویلیام دوان، مدلین دویچ، کالوین بورل، یکشنبه استراحت

برای ما بنویسید

اگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست

تماس با ما