نویسنده: دبی لین الیاس
در آگوست 2008، چشمها و دوربینهای تلویزیونی جهان همه روی رویدادی با اهمیت بینالمللی روشن شدند. متأسفانه، ممکن است این رویداد درستی نبوده باشد که بتوان روی آن تمرکز کرد، زیرا در حالی که جهان در حال تماشای شکوه و اوضاع و احوال مراسم افتتاحیه المپیک پکن بود، هزاران مایل دورتر در کشور شوروی سابق گرجستان، جنگی بین آنها در گرفت. گرجستان و روسیه که از حمایت و مشارکت دولت های جدایی طلب اوستیای جنوبی و آبخازیا برخوردار بودند. در 7 آگوست، گرجستان یک عملیات نظامی در مقیاس وسیع (10000 تا 11000 سرباز) را علیه اوستیای جنوبی در تلاش برای تسخیر مجدد قلمرو خود در تسخینوالی و همچنین پاسخ به حملات روسیه به صلحبانان خود در اوستیای جنوبی آغاز کرد. سناریوی او گفت/او گفت با اعزام روسیه به 58 اجرا شدهفتمارتش و نیروهای هوابرد در اوستیای جنوبی. حملات هوایی نیز علیه نیروهای گرجستان و مکان های تاکتیکی و لجستیکی سودمند انجام شد. در روز دوم، تفنگداران دریایی روسیه در سواحل آبخازیا فرود آمدند و نیروی دریایی روسیه سواحل گرجستان را محاصره کرده بود. پنج روز پس از شروع جنگ، پس از عقبنشینی نیروهای گرجستان و مداخله اتحادیه اروپا، توافق آتشبس اجرا شد.
رنی هارلین، کارگردان اکشن uber، با الهام از این رویدادهای نه چندان خوب تبلیغاتی، اکنون با استفاده از یک روزنامه نگار خیالی به نام توماس آندرس و فیلمبردار بیش از حد جسورش سباستین گانز به عنوان کاتالیزورهای پشت سر، یک اکشن هیجان انگیز را از درگیری روسیه و گرجستان برای ما به ارمغان می آورد. خطوط ماجراجویی انفجاری یک قطعه غم انگیز دیگر از تاریخ جهان. به طور خلاصه، این همان Renny Harlin است که ما می شناسیم و دوستش داریم، و او در اوج بازی خود است و ما را با 5 DAYS OF WAR از بین می برد.
ما ابتدا آندرس و گانز را در عراق می بینیم. در راه رسیدن به یک داستان اختصاصی، در کمین قرار می گیرند. دوست دختر روزنامه نگار آندرس کشته شد. خود آندرس به شدت مجروح شده است اما توسط نیروهای حافظ صلح ائتلاف گرجستان به رهبری کاپیتان رزو آالیانی نجات داده می شود. شل از حمله و از دست دادن دوست دخترش، آندرس، به ایالات متحده باز می گردد، تنها و تنها و از دست دادن بخش عمده ای از شجاعت جنگی روزنامه نگاری خود را از دست داده است. تا زمانی که در سال 2008 از یک همکار عجیب و غریب، هلندی، تماس گرفت.
درگیری در گرجستان در حال وقوع است و آندرس باید وارد آن شود. آندرس با رفتن به اوستیا با گانز و تعدادی از روزنامهنگاران سرسخت که بیشتر به هجوم آدرنالین پوشش خبری درگیریها به جای شکوه بازیهای المپیک علاقهمند هستند، ارتباط برقرار میکند. بر اساس یک انعام، آندرس و گانز به تنهایی حرکت می کنند و در روستای مرزی زیبای ویزیانا توقف می کنند. در حالی که یک شب استراحت می کنید تا در برخی از رنگ های محلی و زیبایی عروسی سنتی گرجستان غوطه ور شوید، روستا مورد حمله قرار می گیرد. زمانی که مردم شهر سعی در فرار دارند در حالی که قتل عام خیابان ها را پر می کند و خون سریعتر از رودخانه جریان می یابد، ضرب وشتم اتفاق می افتد. آنها در تلاش برای فرار، معلم جوانی به نام تاتیا را که از خانواده اش جدا شده است، نجات می دهند. با استفاده از تاتیا به عنوان مترجم خود و تماس با ناجی قدیمی آندرس، رزو آولیانی، آندرس و گانز موافقت میکنند تا به تاتیا کمک کنند تا خانوادهاش را پیدا کند، در حالی که آنها دیوانهوار قتلهای غیرنظامی خونسرد و وحشتهای جنگ را در حالی که در انبوه نبرد به دام افتادهاند، مستند میکنند.
تحت حمله و قطع ارتباط با جهان، تلاش برای رساندن فیلم خود به جهان، اگر بخواهند حقیقت را پخش کنند، بقا بسیار مهم است.
هارلین که مدتها به خاطر سبک انتخاب بازیگران منحصربهفردش شناخته میشود، «عاشق کار با مجموعهای از بازیگران است… [که همه رنگهای بیشتری به داستان میآورند». 5 DAYS OF WAR تفاوتی ندارد. روپرت فرند در نقش توماس اندرس کاریزماتیک است. بازیگر نقش هارلین نه تنها به دلیل قدرت او به عنوان یک بازیگر، بلکه برای اینکه 'مخاطب را کمی گمراه کند' با 'ابر ستاره' نبودن در نقش اصلی، دوست آن کسی نیست که بتوان آن را به عنوان یک مبارز معمولی گونگ هو تصور کرد. خبرنگار با این حال او به آندرس جدیت و صداقتی می دهد که طراوت و جالب است.
به عنوان سباستین گانز، ریچارد کویل همان چیزی است که ما از عکاسان رزمی انتظار داریم. پرانرژی، صحبت کردن سریع و اغلب بی پروا در هنگام گرفتن 'شات'، برای هر کسی که 'بانگ بنگ کلاب' (و اگر قبلاً ندیده اید، باید ببینید) یا 'Restrepo'، Coyle's Ganz را دیده است. تجسم روزنامه نگار مبارز است. او یک حضور عفونی پویا دارد که هرگز نمی توانید از آن دور شوید.
با این حال، بازیگران واقعی کودتا جاناتون شاچ، وال کیلمر و اندی گارسیا هستند. به عنوان یک هلندی، کیلمر فوقالعاده است، همیشه در هذیانهای باورپذیر شکستناپذیری بالا میآید. با حداقل زمان نمایش، کیلمر از هر ثانیه استفاده می کند و حضور خود را در پالت احساسی ما حک می کند. هارلین «او را دوست دارد، زیرا او این شهرت را دارد که گاهی اوقات و هر چیزی کمی مشکل دارد. اما برای من، چیزی که کسی مثل [وال] می آورد، فقط بازیگری نیست که بیاید و خط ها را بگوید. او تمام ترفندهای خود را آورده و به شما پیشنهاد می دهد. او یک همکار است و شما همیشه بیشتر از آنچه انتظار دارید دریافت می کنید.'
یکی دیگر از اجراهای مورد علاقه جاناتون شاچ است. Schaech که شخصیتی پیچیده است، تقریباً غیرقابل تشخیص است زیرا او به کاپیتان Rezo Avaliani تبدیل می شود. لهجه او بی عیب و نقص است. اما این صمیمیت، مهربانی، مراقبت، نگرانی و قدرتی است که او به رزو میافکند که در برابر واقعیتهای سخت جنگ برجسته میشود. یک انسانیت خاموش همانطور که هارلین می گوید، 'او یک سرباز گرجستانی را خوب جلوه می دهد.' عملکرد فوق العاده
اندی گارسیا نیز در نقش میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهور گرجستان، مسحور کننده است. گارسیا نه تنها بیش از شباهت فیزیکی شدیدی به ساکاشویلی دارد، بلکه به نظر می رسد که گارسیا بازیگر مورد علاقه رئیس جمهور است و هارلین را وادار می کند تا آسمان و زمین را به حرکت درآورد تا گارسیا را در این نقش محوری انتخاب کند. گارسیا با تکرار سخنرانی الهامبخش و نیرومندی که ساکاشویلی برای مردم گرجستان در 12 آگوست 2008 ایراد کرد، اشکهای گارسیا را برانگیخت. جالب اینجاست که خود 8000 گرجستانی بودند که در یک فراخوان باز بازیگری حاضر شدند که شامل تماشاگران در فضای باز در ساختمان پارلمان بود، همان افرادی که یک سال قبل در آنجا ایستاده بودند تا صحبت های رئیس جمهور واقعی را بشنوند. گارسیا آنقدر عالی، آنقدر واقع بینانه، آنقدر معمایی است که خود گرجی ها هم مثل ساکاشویلی گریه می کردند و تشویق می کردند. و هارلین همه را در دوربین ثبت کرد.
رنی هارلین کمتر از یک سال پس از جنگ درگیر این پروژه شد. با طرح اولیه 5 روز جنگ، 'من وارد تحقیق شدم. عکس ها و فیلم های جنگ را دیدم و داستان خواندم و سپس به گرجستان رفتم. من به تازگی واقعاً به این موضوع علاقه مند شدم و واقعاً احساس می کردم که واقعاً می توانم همان رنی هارلین باشم که اگر این داستان را بگویم می توانم باشم. من میتوانم آنچه را که قبلاً یاد گرفتهام، آنچه قبلاً انجام دادهام را قبول کنم و واقعاً فیلمی بسازم که چیزی برای گفتن داشته باشد.» 5 روز جنگ که توسط میکو آلن و دیوید نبرد نوشته شده است از شجاعت غیر متعارف روزنامه نگاران برای روایت داستان استفاده می کند. هر شخصیت به خوبی ساخته شده است و به شکلی ارگانیک تکامل می یابد. هرکدام عمقی دارند که ما آنها را می شناسیم و می بینیم که فقط «دریافت داستان» نیست. لحظات واقعی انسانیت وجود دارد که چرخ ها را به حرکت در می آورد. با این حال، با این وجود، هارلین و آلن عمداً POV را از دیدگاه روزنامه نگاران انتخاب کردند. 'تمام زاویه روزنامه نگار بر اساس تحقیقات من در آنجا بود. من با بسیاری از پناهندگان، بسیاری از سربازان، بسیاری از سیاستمداران صحبت کردم. من همچنین با بسیاری از روزنامه نگاران بین المللی که در زمان جنگ در گرجستان بودند صحبت کردم. و داستانهایشان و ناامیدیشان از اینکه نه تنها جانشان را به خطر میاندازند و سعی میکنند داستان را به دست بیاورند، بلکه نمیتوانند داستان را به دنیا برسانند، زیرا به سیاستهای خاص شرکتهای خبری یا هر چیزی که میخواهند بگویند، عمل نمیکند.» و جزئیات شخصیت به اندازه اصالتی که هارلین از جنگ فیلمبرداری می کند جالب است.
در مورد صحت 5 روز جنگ، نه تنها هارلین از نظر تهیه تجهیزات، توپخانه، یونیفرم ها، مکان ها (روستاهایی که در زمان جنگ بمباران شده اند و ساختمان های ریاست جمهوری) با دولت گرجستان همکاری کامل داشت، بلکه پس از آن او با مدیر فیلمبرداری خود، Checco Varesse، بهترین ها را فرا می خواند. «من واقعاً میخواستم شخصی را پیدا کنم که چنین تجربهای را داشته باشد و وقتی با او ملاقات کردم، آثار او را از آمریکای جنوبی تا رواندا و بوسنی، کوزوو، افغانستان، عراق و همه این مکانها دیده بودم. بلافاصله وقتی همدیگر را دیدیم، آن را زدیم. ما اشتیاق مشترکی به فیلم ها و داستان ها داشتیم. حضور او در آنجا نه تنها به من توصیه میکند، بلکه به بازیگران و همه درباره اینکه در این موقعیت چه میکنند، چگونه رفتار میکنند و چگونه با موقعیتهای روزمره حضور در یک منطقه جنگی رفتار میکنند، واقعاً ارزشمند بود. عکسبرداری با سیستم دوربین Hi-Def RED، نه تنها صحنه های نبرد هوایی به طور بی عیب و نقص لنز می شوند (و بله، آنها در واقع نبردها را بازسازی کردند)، بلکه پوشش زمینی دارای یک عنصر صمیمیت و 'از نزدیک و شخصی' است که به همان اندازه ناراحت کننده است. اگر خودت در میانه نبرد بودی خون و استخوان و اجساد و انفجار کم نیست.
اما 5 DAYS OF WAR همه چیز درباره جنگ نیست. از سکانس های آغازین، زیبایی، آرامش و فرهنگ گرجستان و مردم آن با آنتن های سرسبز، سفرنامه ای کوچک از شهرها و روستاهای عجیب و غریب و آداب و رسوم فولکلور به ما نشان داده می شود. کنار هم قرار دادن استعاری بدیع.
احشایی، خونین، احساسی، پرشور و جذاب، 5 DAYS OF WAR تصویر دیگری از دنیای درهم شکسته ما را ترسیم می کند، اما این بار توسط مردی ساخته شده است که بهتر از بقیه انجام می دهد، رنی هارلین.
توماس آندرس – دوست روپرت
سباستین گانز-ریچارد کویل
هلندی – وال کیلمر
Cpt شبکه Avaliani – Johnathon Schaech
رئیس جمهور ساکاشویلی – اندی گارسیا
به کارگردانی رنی هارلین. نوشته میکو آلن و دیوید بتل.
در اینجا شما بررسی هایی در مورد نسخه های اخیر ، مصاحبه ها ، اخبار مربوط به نسخه های آینده و جشنواره ها و موارد دیگر پیدا خواهید کرد
ادامه مطلباگر به دنبال یک خنده خوب هستید یا می خواهید به دنیای تاریخ سینما فرو رود ، این مکانی برای شماست
تماس با ماDesigned by Talina WEB